بازاریابی محتوا برای وبسایت – شش نکتۀ اساسی برای بهینه سازی وبسایت در موتورهای جستجو

بازاریابی محتوا برای وبسایت – شش نکتۀ اساسی برای بهینه سازی وبسایت در موتورهای جستجو
بازاریابی محتوا برای وبسایت: شش نکتۀ اساسی برای بهینه سازی وبسایت در موتورهای جستجو

بازاریابی محتوا  برای شرکت ها و کسب و کار های نوپا حیاتی است، پس در این مقاله قصد داریم به شش نکته اساسی برای بهینه سازی وبسایت در موتورهای جستجو بپردازیم.

بازاریابی در سالهای اخیر به شاخه‌ای پرتلاطم از تجارت در فضای مجازی تبدیل شده‌اند. راهبردهای بازاریابی برای محتوای وبسایت شامل تجربه کاربری، طراحی محیط سایت، توسعه برنامه‌نوبسی، بهینه‌سازی نتایج در موتورهای جستجو و در نهایت تولید محتوا می‌شود. محتوا چه نوشته شده باشد یا ترجمه بدون همیاری با بخش‌های دیگر تیم بازاریابی بی‌ثمر خواهند ماند.

در اینجا قصد داریم بطور اختصاصی به برخی مفاهیم بنیادی در مورد بازاریابی محتوای وبسایت بپردازیم. همچنین به راهبردهایی اشاره می‌کنیم که بازاریابی محتوا را با اقدام‌های دیگر موازی می‌کند. بازاریابی به هر شکلی که باشد به دنبال دو پیامد اصلی می‌گردد:

1) برآورده‌ساختن انتظارهای کاربر،

2) دستیابی به اهداف کسب‌وکار.

1) کار گروهی

دیگر همه می‌دانند که محتوا در تبلیغات خدمت/محصول حرف اول را می‌زند، اما به‌تنهایی نمی‌تواند وبسایت را زنده نگه دارد. بازاریابی محتوا نیازمند چندین عضو از یک گروه است که تولید را نیز برعهده می‌گیرد.

در برخی مواقع، کل این فرایند برمبنای قرارداد و دستمزدی مشخص برون‌سپاری می‌شود. در هر صورت، محتوا می‌بایست همراستا با سایر راهبردهای بازاریابی پیشرفت کند. به چند رشته تخصصی اشاره می‌کنیم که اعضای یک گروه را همراه با راهبردهای بازاریابی محتوا یکپارچه می‌کند.

با قضاوتی شتابزده می‌توان گفت این گروه متنوع در نهایت آشی خواهد پخت که بیش از حد شور می‌شود یا بی‌نمک! اما قرار نیست واقعاً چنین اتفاقی رخ دهد، زیرا هر عضو از گروه زیر نظر مدیر پروژه بازاریابی محتوا کار می‌کند.

برای مثال، وقتی تکلیف اقدام‌های لازم برای بهبود تجربه کاربری در وبسایت مشخص شده باشد، آنگاه از کارشناسان سایر قسمت‌ها خواسته می‌شود تا پروژه را ادامه دهند.

خواه گروهی کوچک باشید یا بزرگ، در نهایت باید دیدگاهی فراگیر و دسته‌جمعی به تولید و پیاده‌سازی محتوا داشته باشید. خلاصه هر راهبرد بازاریابی محتوا نیازمند تلاشی گروهی از رشته‌های مختلف است که با سرپرستی مدیر پروژه کار می‌کنند؛ قرار نیست بطور انفرادی در دیگ را باز کنند و ادویه‌به‌دست هم بزنند.

2) تولیدکنندگان

محتوا را همیشه یکجا با تولیدکنندگانش تصور کنید. کارشناسان خبره در زمینه راهبردهای محتوا اغلب چارچوبی می‌سازند که نه تنها برروی محتوا تمرکز می‌کند بلکه جایگاهی برای تأمین‌کنندگانش نیز در نظر می‌گیرد.

هنگام اجرای راهبردهای محتوا، در ذهن نگه‌داشتن کل گردشکار و همه دست‌اندرکاران فرایند می‌تواند محصول بهتری تولید کند و اهداف کسب‌وکار را برآورده سازد.

وقتی محتوا طوری بازاریابی شود که جای عوامل تولید خالی باشد، شکل و سبک پیامی که به مخاطبان داده می‌شود دچار به‌هم‌ریختگی خواهد شد. همچنین در ساختار محتوا و واحدهای اندازه‌گیری آن ابهام باقی خواهد ماند.

3) سازگاری با مخاطبان

سبک نگارش محتوا را با سطح سواد مخاطبان تنظیم کنید. تحقیقات برروی کاربرانی از پیش‌زمینه‌های تحصیلی متفاوت نشان داده که هر چه سطح سواد پایین‌تر باشد، استفاده از ابتدایی‌ترین امکانات وبسایت هم سخت‌تر خواهد شد.

این نوع آزمایش‌ها در چندین وبسایت اثبات کردند که ناهماهنگی میان سبک نگارش محتوا و سطح سواد مخاطبان می‌تواند به سردرگمی منجر شود.

جالب است که وقتی محتوای وبسایت خیلی ساده نوشته شده باشد، افراد با پیش‌زمینه تحصیلی بالا هم این وضعیت را می‌پسندند. بنابراین، زبان محتوا را هنگام تولید بسیار ساده و واضح کنید تا هر دو قشر مخاطبان سپاسگزار باشند.

4) پنج پرسش کلیدی

هر کسی که در حوزه رسانه و مطبوعات فعالیت می‌کند به‌خوبی با پنج پرسش کلیدی در تولید محتوا آشنایی دارد: چه کسی، چه چیزی، چرا، چه وقت، چه جایی و چگونه.

در حالت افراطی، تولیدکنندگان محتوا اعتقاد دارند که هیچ داستانی کامل نمی‌شود مگر آنکه این پنج «چ» پاسخ داده شده باشند. خُب طبیعی است، حذف هر کدام از اینها به خلائی در داستان خبری یا اطلاع‌رسانی منتهی خواهد شد.

حالا این چه ارتباطی به راهبردهای بازاریابی محتوا دارد؟ برخی متخصصان این رشته آمده‌اند و ترتیب این پنج پرسش را عوض کرده‌اند تا عیار هر تکه محتوا تعیین شود:

5) لحن و طرز بیان

این دو ابزارهایی قدرتمند در دستان کارشناسان محتوا به شمار می‌روند. لحن هر برند بازتابگر شخصیت و هویت آن است. پس باید با سرتاسر محتوا همخوانی پیدا کند. طرز بیان هم بسته به بافتار محتوا باید سازگار شود.

به عبارت دیگر، محتوا می‌بایست با حالت عاطفی و روانی خوانندگانش انس بگیرد. برای نمونه، حس شوخ‌طبعی در صفحه خانگی وبسایت می‌تواند وفاداری و دوستی در میان مشتریان ایجاد کند. در مقابل، اگر شوخ‌طبعی را در پیامی هشداردهنده قرار دهید، نتایج برعکس می‌شود.

در بسیاری از گروه‌های تولید و بازاریابی محتوا، ابتدا یک شیوه‌نامه برای نگارش تدوین می‌کنند که سبک، لحن و طرز بیان را در موقعیت‌های مختلف تجویز می‌کند. اینطوری تجربه کاربری در وبسایت دچار تداخل نمی‌شود و دورنمای برند همواره تقویت می‌گردد.

6) موتورهای جستجو

پهلوانان سئو هرگز نمی‌میرند! با ظهور الگوریتم‌های جدید گوگل، بسیاری تصور می‌کنند بهینه‌سازی موتور جستجو دیگر جواب نمی‌دهد. یعنی رسیدن به بالاترین ردیف در صفحه اول جستجو هر روز سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود.

با این حال، سئو باید هستۀ هر راهبرد محتوا را تشکیل دهد. متخصصان بازاریابی نه‌تنها محتوا را طوری می‌گردانند که با دستورالعمل‌های طراحی وب در موتورهای جستجو سازگار باشد. بلکه سعی می‌کنند علاوه بر کلیدواژه‌ها به ساخت برند هم بپردازند.

بنابراین باید بطور دائم شیوه‌های درست بهینه‌سازی را از موتورهای جستجو استخراج کرد تا از رقبا عقب نماند.

نسخه‌برداری از این مطلب همراه با ذکر منبع مانعی ندارد.

مطالب مرتبط: