10) برچسب ترجمه_زرد در بازار کتاب ایران گاهی به اشتباه به تمام آثار روانشناسی عامهپسند زده میشود. در “سهشنبهها با ده افسانه زرد” میخواستم مرز میان روانشناسی عامهپسند و #روانشناسی_زرد را کمی روشنتر کنیم.
از همان ابتدا میدانستم افسانۀ شماره 10 وجود ندارد. ?
⚫⚫⚫
اما نگران هستم که لقب روانشناس_زرد بگیرم.
دیشب خواب دیدم که بالاخره پس از دو سال موفق شدم نگارش نخستین کتاب فارسیام را در حوزۀ #خودیاری کامل کنم، با عنوان «هنر ظریف ایستادگی در برابر زردی تخم شترمرغ»
لطفاً جستجو نکنید!
در این کتاب، توصیه های کاربردی ارائه دادم تا مردم بتوانند در هجمۀ رسانههای جمعی آرام و آسوده بمانند. با اینکه قصد داشتم در این کتاب بسیار سودمند باشم، اما نظرها درباره آثار مشابه به اثرگذاری اندک آنها اشاره میکند.
از دیدگاه ناشرم، #فروش بالا حیاتیتر از اثرگذاری است.
من فارغالتحصیل رشته جامعهشناسی هستم، نقلقول از مصاحبه با متخصصان روانشناسی در سرتاسر کتابم دیده میشود، #ویراستار #علمی دارم و همه منابع و مراجع #دانشگاهی را در انتها قرار دادهام. با این حال، نگران هستم که برچسب روانشناس زرد بگیرم.
با اینکه کتاب من قرارست با شیبی سرسامآور پرفروش شود، انتقاد قشر نخبگان از روانشناسی زرد به سه دسته تقسیم میشود:
1) تأثیر زیانبار: کتاب های خودیاری توصیههای گمراهکننده و گاهی مضر ارائه می دهند، به مردم امید واهی می دهند، با نسخهپیچی باعث حس منفی در افراد نامطمئن میشوند و از تمایل مردم به درخواست حمایت حضوری از روانشناسان حرفهای جلوگیری میکنند.
2) داروی دلخوشکنک: حتی اگر کتاب خودیاری واقعاً سودمند باشد، به خاطر توصیههای آن نیست، بلکه به خاطر اینست که مردم با خواندنش متوجه چیزهایی میشوند که قبلاً ازش غافل بودند.
3) اثرگذاری صفر: با اینکه مردم شاید از خواندن یا نگهداری کتابهای خودیاری لذت ببرند، توصیهها بیفایده هستند، چون بیش از حد سادهانگارانه بیان شدهاند و کسی آنها را به کار نمیبرد.
در هر حال، «هنر ظریف ایستادگی در برابر زردی تخم شترمرغ» قرار نیست در دانشگاه تدریس شود، ولی در دستۀ روانشناسی زرد قرار نمیگیرد.
مرزهای تمایز میان روانشناسی عامهپسند و روانشناسی زرد را توی تبلتم نوشتم و ازش عکس گرفتم. برای مشاهده عکس با کیفیت بالاتر به اینستاگرام راوشید بروید.
شما چه فکر میکنید؟