کتاب تافتههای جدابافته نوشته مالکوم گلادول – 15 کتاب که فکر آدم را بازتر میکنند
🔷
“اگر یک میلیون نوجوان همان فرصت نصیبشان میشد، امروزه چند شرکت مایکروسافت داشتیم؟”
💡 سهشنبههای راوشید با 15 + 15 کتاب که فکر آدم را بازتر میکنند اما کنج برخی قفسهها خاک میخورند، 15 تای اول ناداستان، 15 تای دوم داستان 💡
1) کتاب تافتههای جدابافته نوشته مالکوم گلادول :
⭐⭐⭐
▶ درسی که اینجا میتوان گرفت بسیار ساده است، اما بطرز حیرتانگیزی اغلب نادیده گرفته میشود. ما چنان در افسانههای بهترین و باهوشترین و خودساختهترین شخصیتها گرفتار شدهایم که تصور میکنیم تافتههای جدابافته بطور طبیعی از زیر خاک بیرون میزنند.
به بیل گیتس جوان نگاه میکنیم و در این شگفتی فرو میرویم که جهان چطور امکانی برای پسر سیزدهساله فراهم آورد تا به کارآفرینی موفق و مشهور تبدیل شود. این درس اشتباهی برای آموختن است.
جهان تنها به یک پسر سیزدهساله دسترسی نامحدود به دستگاههای ابتدایی رایانشی در سال 1968 داده بود. اگر یک میلیون نوجوان همان فرصت نصیبشان میشد، امروزه چند شرکت مایکروسافت داشتیم؟ ◀
⭐⭐⭐
پدر آقای گلادول ریاضیدان بود
در اصطلاحهای آماری، به مقادیر نموداری که از محور میانگین فاصله میگیرند «پرت» میگویند.
عنوان این کتاب Outlier هم به “استثنایی” ترجمه شده هم “نخبه”، اما بهترین معادلش همان تافته جدابافته است و اتفاقاً باید بار معنایی منفی داشته باشد نه مثبت.
نویسنده موفقیت را نه در سختکوشی شبانهروزی، بلکه در شکوفا کردن استعدادهای شخصی با بهرهگیری از فرصتهای «پرت» میبیند.
موفقیت تنها برایندی از تصمیمها و تلاشهای آدمهای باهوش نیست. یک فرصت است که به همه هدیه میشود و کسانی که به اندازه کافی قدرت و حضور ذهن داشته باشند فرصت را به چنگ میگیرند.