کتاب داستان بدن انسان: تکامل، سلامتی و بیماری نوشته دنیل لیبرمن

کتاب داستان بدن انسان

کتاب داستان بدن انسان: تکامل، سلامتی و بیماری نوشته دنیل لیبرمن

🔷

“ما انسانها طوری تکامل پیدا نکردیم تا سلامت باشیم، ولی در عوض طوری در طبیعت انتخاب شدیم تا تحت شرایط متنوع و پرچالش تا جای ممکن زادوولد کنیم.

در نتیجه، هرگز طوری تکامل نیافتیم که در مورد خوراکی ها و ورزش گزینه های درست را در میان این همه راحتی و فراوانی انتخاب کنیم.”

💡 سه‌شنبه‌های راوشید با 15 + 15 کتاب که فکر آدم را بازتر می‌کنند اما کنج برخی قفسه‌ها خاک می‌خورند، 15 تای اول ناداستان، 15 تای دوم داستان 💡

12) کتاب داستان بدن انسان: تکامل، سلامتی و بیماری نوشته دنیل لیبرمن

▶ سرانجام، کتاب را بی‌پروا با اندیشه های خودم درباره به کارگیری درسهای حاصل از داستان گذشته بدن انسان برای آینده به پایان می رسانم. همین الان از راز اصلی پرده برداری میکنم و کانون استدلال خودم را خلاصه میکنم.

ما انسانها طوری تکامل پیدا نکردیم تا سلامت باشیم، ولی در عوض طوری در طبیعت انتخاب شدیم تا تحت شرایط متنوع و پرچالش تا جای ممکن زادوولد کنیم.

در نتیجه، هرگز طوری تکامل نیافتیم که در مورد خوراکی ها و ورزش گزینه های درست را در میان این همه راحتی و فراوانی انتخاب کنیم.

افزون بر این، برهم‌کنس بین بدن هایی که به ارث می بریم، محیط های زیستی که می سازیم، و با تصمیم هایی که گهگداری می گیریم نوعی حلقۀ بازخوردی موزی به راه می اندازیم.

ما به خاطر چیزی که برایش تکامل پیدا کرده ایم مریض می شویم اما تحت شرایطی که به خاطرش بدن های ما سازگاری قوی پیدا نکرده اند، و سپس همین شرایط را به فرزندان خود انتقال می دهیم، کسانی که بعدش بیمار می شوند.

اگر دوست داریم این چرخۀ باطل را متوقف کنیم، باید روش درست را برای سقلمه زدن، وادار کردن و گاهی متعهد کردن خودمان برای خوردن غذاهایی پیدا کنیم که سلامتی می آورد و در نهایت باید از لحاظ جسمانی فعال بمانیم. ◀

آیا این زن نخستین نویسندۀ جهان بود؟
روزگارِ کافکایی یعنی چه؟ مطالعه ادبیات در کافکه‌کتاب
کمدی الهی یا کمدی عاشقانه؛ نیم‌نگاهی به شاهکار دانته
چرا باید رمانی درباره نهنگ سفید و ناخدای پاچوبی بخوانیم؟! - موبی‌دیک
مزیت‌های مغز دوزبانه
گشت‌وگذار در فلسفه پا به پای کودکان

گشت‌وگذار در فلسفه پا به پای کودکان

گشت‌وگذار در فلسفه پا به پای کودکان وقتی برای کسی تعریف میکنم در مرکزی آموزشی مدیریت میکنم که فلسفه را به درون زندگی کودکان می آورد، بیشتر اوقات طرفم با دهانی باز و ابروهای بالارفته به من زل می زند و حتی گاهی لبش را با تردید کج میکند. آخر چ…