ده کتاب علمی-تخیلی که آینده را پیشگویی کردند، با آگاهی فرازمینی یا تصادفی – فرانکشتاین
فرانکشتاین
2) فرانکشتاین نوشته ماری شلی (1820):
⭐⭐⭐
▶ چه کسی میتواند رنج پنهان مرا درک کند وقتی بر کف نمناک و خاک کفرآمیز گورم میپوسم یا حیوان زندهای را شکنجه میکنم تا سفالی بیجان را به حرکت درآورد؟ حالا اعضای بدنم به رعشه افتادهاند و چشمانم با خاطر آوردن آن رخدادها در اشک غرق میشوند.
اما نیرویی گریزناپذیر و وحشیانه مرا در این مسیر پیش میبردند. به نظر میرسید که کل #روح و احساساتم را دقیقاً برای همین مقصود باخته بودم. در حقیقت نوعی حالت بیهوشی گذرا بود که احساس تازهای از ظرافت در بدنم جاری میکرد.
به محض اینکه محرک غیرطبیعی دیگر از کار افتاد، به عادتهای قدیمی خودم بازگشتم. من از گورستانها استخوان آدم جمعآوری میکردم و با گوشت انگشتان درمیآمیختم و به رازهای نهفته در اسکلت #انسان پی میبردم.
من در محفظه یا سلولی انفرادی، در طبقۀ بالایی خانه و جدا از تمام اتاقها و تالارها و راهروهای دیگر، #کارگاه کثیف آدمسازی خودم را راهاندازی کردم؛ چشمانم از کاسه چشمان مردگان میآمد که در مورد عمل جراحیاش وارد جزئیات نمیشوم.
اتاق کالبدشکافی و سلاخخانه بسیاری از وسایل شخصی مرا مزین میکردند… ◀
⭐⭐⭐
ماری شلی
وقتی خانم شلی در سن 18سالگی داشت این رمان را مینوشت، علم #پزشکی تازه شروع به کاوش در عرصۀ تحریک الکتریکی بافتهای مرده بدن میکرد و هیچ خبری از پیوند اعضا نبود.
در این داستان، مردی به نام #ویکتور_فرانکل سعی میکند از روی اعضای اهدایی مردگان هیولایی خلق کند. نخستین #پیوند_قلب در دنیای واقعی در سال 1967 در اتاق #جراحی امروزی انجام شد.