کتاب و کوهستان به طنین آمد نوشتۀ خالد حسینی – 15 کتاب که فکر آدم را بازتر می‌کنند

کتاب و کوهستان به طنین آمد

کتاب و کوهستان به طنین آمد نوشتۀ خالد حسینی – 15 کتاب که فکر آدم را بازتر می‌کنند

?

“فکر می‌کنند به خاطر خواسته‌هاشون دارند زندگی می‌کنند، ولی چراغ راهنماشون در واقع ترس‌ها و دلهره‌هاشونه.”

? سه‌شنبه‌های راوشید با 15 + 15 کتاب که فکر آدم را بازتر می‌کنند اما کنج برخی قفسه‌ها خاک می‌خورند، 15 تای اول ناداستان، 15 تای دوم داستان ?

9) کتاب و کوهستان به طنین آمد نوشتۀ خالد حسینی

▶ خیلی خنده‌داره، مارکوس، بیشتر آدمها برعکس سراغش میرن. فکر می‌کنند به خاطر خواسته‌هاشون دارند زندگی می‌کنند، ولی چراغ راهنماشون در واقع ترس‌ها و دلهره‌هاشونه. یعنی دقیقاً چیزی که دلشون نمیخواد. ◀

⭐⭐⭐

این صحنه در فصل آخر به گفتگوی میان راوی و مارکوس مربوط می شود.

مارکوس وارواریس یک جراح پلاستیک اهل جزیرهٔ یونانی تینوس است. تالیا، بهترین دوست دوران کودکی او به خاطر گازگرفتگی توسط سگ و تحت جراحی قرار قرار گرفتن، دچار آسیب‌دیدگی شدید صورت می‌شود.

همین مسئله به مارکوس انگیزه می‌بخشد تا جراح شده و در کشورهای مختلف در حال توسعه از جمله افغانستان کار کند.

داستان و کوهستان به طنین آمد با پیوند تآثیرگذار و بی‌مانند خواهر و برادری بی‌مادر در یکی از روستاهای افغانستان آغاز می‌شود.

عبدالله، برادر بزرگ، برای پری دوساله بیش از آنکه برادر باشد حکم مادر را دارد و پری کوچولو برای عبدالله ده ساله همه چیز است.

اتفاقی که برای آن دو روی می‌دهد و ماجراهای کوچک و بزرگی که در زندگی افراد دیگر به طنین می‌آید گواهی است بر پیچیدگی زندگی.

نویسنده در این رمان چند نسلی _ که نه تنها به والدین و فرزندان بلکه به روابط برادران و خواهران، عموزاده‌ها و دایی‌زاده‌ها، مستخدمان و سرایداران نیز می‌پردازد.

کتاب سلاخ‌خانه‌ شماره پنج
کتاب جنس میانی
کتاب علم فروش
کتاب کاندید
کتاب تافته‌های جدابافته
کتاب
کتاب زنجیرشدگان به میز
کتاب خودشیفتگی آیا روزی از دستت رها خواهم شد
کتاب علم فروش