چرا اندیشه های ناب در سراشیبی مرگ گرفتار می شوند؟

چرا اندیشه های ناب در سراشیبی مرگ گرفتار می شوند؟

از هر بوتۀ آزمایشی گذر کرده اند، از روی هر مانعی پرش کرده اند و تور هر دروازه ای را پاره کرده اند.

اکنون تنها کافیست برای جهانیان پرده برداری شوند.

اما لحظه ای صبر کنید… منظورمان چیست؟

آها راستی، یک چالش دیگر باقی مانده.  حالا باید از سراشیبی مرگ عبور کنند.

همه محصولات جدید پیش از آنکه به بازار عرضه شوند می بایست از این سد عبور کنند.

خیلی ها هرگز به مقصد نمی رسند و گاهی اوقات هیچ اشکالی ندارد… حتی اگر محصولی جواب ندهد، نیازی را برطرف نکند یا به هر دلیل دیگری شکست بخورد.

اما اختراع هایی که توانستند به حل مسائل عمدۀ جهانی کمک کنند نیز با این مخاطره روبرو هستند.

دلیلش اینست که ظرفیت فناوری تنها عاملی نیست که موفقیت یا شکستش را تعیین می کند.

سراشیبی مرگ بطور خاص برای نوآوری هایی مخاطره‌آمیز است که دربرگیرندۀ اشیای فیزیکی پیچیده هستند نه نرم‌افزاری؛ همینطور برای صنایعی با تنظیم مقررات سختگیرانه از جمله پزشکی، مصالح ساختمانی و ترابری.

مقررات دولتی و موانع دیگر از لحاظ ذاتی بد نیستند… اغلب طوری طراحی می شوند تا امنیت مردم حفظ شود، اما بطور معمول در دل مخترعان ترس می اندازد، و دقیقاً همین جاست که اندیشه های ناب در سراشیبی مرگ گرفتار می شوند! یعنی سرمایۀ آنها پیش از آنکه به مرحله سودآوری برسد خشک می شود.

یکی از حوزه هایی که در آن چنین مسئله ای امروزه به شدت حیاتی شده فناوری های مرتبط با کربن-صفر است.

این گونه راهکارها برای آینده انسان بسیار ضروری هستند زیرا به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و تثبیت شرایط اقلیمی کره زمین کمک می کنند.

اما در مقابل دارای ویژگی هایی هستند که آنها را به شدت در برابر سراشیبی مرگ آسیب‌پذیر می کند.

بیایید نگاهی به علتش بیاندازیم و اینکه چطور می توان وضعیت را عوض کرد.

همه فناوری های نوین می بایست از مرحله توسعه گذر کنند تا به سودآوری برسند.

در مورد فناوری های کربن-صفر، هزینه های این مرحله بسیار بالاست، سیر زمانی پیشرفت بسیار طولانی است و علیرغم مزیت هایی که دارند، تقاضا اغلب پایین می ماند چون نیازمند تغییرات عمده هم در زیرساخت و هم در رفتار مصرف‌کننده هستند.

برای مثال، تلنبه های حرارتی برقی بر پایه سوخت های فسیلی کار نمی کنند، و وقتی صرفه‌جویی در مصرف انرژی را وارد معادله می کنیم، با تکیه بر کوره‌های گازی بسیار از لحاظ هزینه رقابتی می شوند، اما مصرف‌کنندگان خانگی تنها هر چند دهه یکبار دست به تغییر دستگاه های گرمایشی و سرمایشی خود می زنند.

در عین حال، فناوری های مرتبط با پاکسازی مستقیم هوا می توانند دی اکسید کربن موجود در اتمسفر را حذف کنند.

ما برای رسیدن به اهداف زیست‌محیطی و کاهش انتشار گازهای مخرب به این گونه فناوری ها نیازمندیم، حتی چند مورد از آنها تاکنون کارکرد درستشان را به اثبات رسانده اند، اما همچنان با مخاطرۀ گرفتاری در سراشیبی مرگ روبرو هستند چون بسیار گران تمام می شوند.

این به چرخه ای باطل منتهی می گردد، خُب چون بهترین راه برای کاهش هزینه ها امتحان کردن است: یعنی تولید مقادیر بیشتری از محصول و پالوده کردن آن.

اما همین هزینه های اولیه بالاست که ترس به دل سرمایه‌گذاران می اندازد. بدون آورده های نقدی آنها نیز هیچ شرکتی قادر نخواهد بود فناوری هایش را توسعه دهد و در نهایت موفق به کاهش هزینه ها شود.

خوشبختانه، راهی برای شکستن این چرخه وجود دارد: وقتی سرمایه گذاران خصوصی رغبتی برای تأمین مالی فناوری هایی با چنین خدمترسانی اجتماعی بالایی ندارند، دولت ها می توانند به دوختن این شکاف کمک کنند.

این فقط به نظریه ختم نمی شود. در دهه 1990 میلادی، صفحه های خورشیدی برای ذخیره نیرو وجود داشت ولی به خاطر هزینه های بالا بطور گسترده استفاده نمی شد.

برای تغییر دادن این روند، آلمان به دولت پیشنهاد داد تا به شرکت های سازنده صفحه های خورشیدی وام اعطا شود و از لحاظ قانونی نیز شرکت های خدمات عمومی را ملزم کرد تا برق حاصل از انرژی تجدیدپذیر را خریداری کنند.

آمریکا و چین هم این روند را با تأمین مالی پروژه های راه‌اندازی صفحه های خورشیدی ادامه دادند.

هزینه انرژی خورشیدی از سال 2009 تاکنون حدود 90 درصد کاهش پیدا کرده و نصب و نگهداری آن به مراتب آسان تر شده است.

پیشرفت مشابهی در مورد انرژی بادی نیز رخ داد: در طول بحران نفت دهه 1970، دانمارک در انرژی بادی سرمایه گذاری کرد و مالیات سنگین برای رقبای مصرف کننده سوختهای فسیلی بست.

کشورهای دیگر گام های مشابهی برداشتند و همانطور که انرژی بادی بیشتری در سرتاسر جهان تولید میشد، هزینه های این فناوری بطور چشمگیری اُفت کرد.

این داستان های موفقیت آشکار می کنند که طرح های ابتکاری دولتی جواب می دهد، مانند تأمین مالی بیشتر در زمینه پژوهش و توسعه، ایجاد معافیت مالیاتی و پرداخت کمک‌هزینه به شرکتهای نوپایی که می خواهند فناوری های کربن-صفر را گسترش دهند و همینطور تخفیف ویژه برای مصرف‌کنندگانی که می خواهند چنین انرژی های پاکی بخرند.

دولت ها می بایست همان اقدام های مرتبط با انرژی خورشیدی و بادی را در مورد بسیاری از اختراع های دیگر انجام دهند.

در انتهای امر، اندیشه ها و ابداع ها به تنهایی نمی توانند خطیرترین مسائل انسان را حل کنند… بلکه سیاست ها و بازارها باید طوری شکل بگیرند تا نویدبخش ترین فناوری ها بتوانند از سراشیبی مرگ جان سالم به در ببرند.