در انتظار گودو – چرا باید این رمان یا نمایشنامه را خواند؟
ویدیو در دو قسمت به مدت 6 دقیقه
? مردی ژندهپوش به نام اِستراگون، هنگام غروب نزدیک درختی می نشیند و به زحمت سعی می کند چکمه اش را از پا دربیاورد.
? در انتظار گودو طولی نمی کشد که سر و کله دوستش ولادیمیر در آنجا پیدا می شود، ولادیمیر به همسفرِ پریشانش یادآوری می کند که باید همانجا منتظر کسی به نام گودو بمانند.
? بدین ترتیب چرخۀ رنجآوری از مشاجره بین آن دو شروع می شود در مورد اینکه گودو چه وقت خواهد آمد، اصلاً چرا منتظرش هستند، و آیا سر درخت درست برای قرارشان ایستاده اند یا نه.
در انتظار گودو
? از همین جاست که ماجرای در انتظار گودو عجیب تر و غریب تر می شود اما نمایشنامه ای محسوب می شود که سیمای سبک درام امروزی را دگرگون کرد.
? این رمان که به قلم ساموئل بکت بین سالهای 1949 و 1955 میلادی نوشته شد، پرسشی بسیار ساده اما جنجال برانگیز مطرح می کند: شخصیت های قصه باید چه کار کنند؟
? استراگون: ولش کن، بیا اصلاً هیچ کاری نکنیم. خطرش کمتره.
ولادیمیر: بذار صبر کنیم و ببینیم حرف حسابش چیه.
برای ادامه لطفاً تماشا کنید! ?