ده کتاب علمی-تخیلی که آینده را پیشگویی کردند، با آگاهی فرازمینی یا تصادفی – ژول ورن
دودوتاچهارتا
خودم کسی هستم که زیر ۱۲سالگی و فرسنگها زیر پوسته کره زمین با کتاب های ژول ورن پا به دنیای مطالعه ادبیات داستانی گذاشتم.
اما این روزها برایم خیلی عجیب است که میبینم بعضی از دانشگاهیانِ دودوتاچهارتا گاهی علمی-تخیلی را بیهودهترین و مسخرهترین سبک در میان آثار نوشتاری یا سینمایی میدانند.
همین کتاب های علمی-تخیلی بودند که زیردریایی، اینترنت و بطرز شگفتانگیزی همین بیلبیلکهایی که برای گوش دادن به آهنگ مورد علاقه توی گوش فرو میکنید بدرستی پیشبینی کردند.
تازه همین توصیفهای علمی-تخیلی هستند که به دانشمندان جدی پیش از اختراع و اکتشاف و سفر به ماه الهام میبخشند، و دانشگاه اسمش را پیشگویی «بر حسب اتفاق» میگذارد.
ژول ورن
موقع خواندن یکی رمانهای امانتی ژول ورن در کتابخانه عمومی محل شاید در ۱۲سالگی، یک صحنه را سر میز اشتراکی هیچ وقت فراموش نمیکنم.
مرد ریشبزی روزنامهبهدست غریبه رو به من: «اینها چیه میخونی پسر خوب، الان باید برای کنکور و دانشگاه آماده بشی.»
من: فصل حساسی بود. به خواندن ادامه دادم.
هر سهشنبه در راوشید میخواهم بریدههای جذابی از این کتاب های علمی-تخیلی پیشگو را برایتان به نمایش بگذارم. امکان دارد در ایران به فارسی ترجمه شده باشند یا نشده باشند. فرقی نمیکند، راوشید برای همین اینجاست. ?
⭐⭐⭐
? بریدهای از کتاب #بیست_هزار_فرسنگ_زیر_دریا نوشته ژول ورن (1870):
▶ از کاپیتان نمو تشکر کردم و از روی نردبان به قفسههای بالایی کتابخانه رفتم. آثاری در رشتههای علمی، اخلاقیات و ادبیات به زبانهای مختلف کنار هم انباشته بودند، اما من حتی یک کتاب درباره اقتصاد سیاسی ندیدم. به نظر میرسید که این موضوع از لحاظ قانونی اکیداً ممنوع بود. گفتنش عجیب و غریب بود، ولی همه این کتاب ها با ترتیب نامنظمی چیده شده بودند، نوشتهها به زبانهای متفاوت لابهلای هم. این بازار شام ثابت میکرد که فرماندۀ زیردریایی ناتیلوس بدون شک تا حالا داشته کتابهایی را مطالعه میکرده که بدون وسواس خاصی همینطوری بر حسب اتفاق از قفسه برمیداشته است. ◀