کتاب سلاخ‌خانه‌ شماره پنج نوشته ک‍ورت ون‍ه‌گ‍ات‌ – 15 کتاب که فکر آدم را بازتر می‌کنند

کتاب سلاخ‌خانه‌ شماره پنج

کتاب سلاخ‌خانه‌ شماره پنج نوشته ک‍ورت ون‍ه‌گ‍ات‌ – 15 کتاب که فکر آدم را بازتر می‌کنند

🔷

“ما اینجا برروی کره زمین گرفتار این توهم هستیم که هر لحظه به دنبال لحظه بعدی می‌آید، مانند دانه‌های تسبیح، یعنی وقتی یک لحظه تمام می‌شود تا ابد می‌رود.”

💡 سه‌شنبه‌های راوشید با 15 + 15 کتاب که فکر آدم را بازتر می‌کنند اما کنج برخی قفسه‌ها خاک می‌خورند، 15 تای اول ناداستان، 15 تای دوم داستان 💡

5) کتاب سلاخ‌خانه‌ شماره پنج نوشته ک‍ورت ون‍ه‌گ‍ات‌ :

▶ همه لحظه‌ها، چه گذشته، حال و آینده، همواره وجود داشته‌اند و همواره وجود خواهند داشت. مردمان سیاره ترالفامادور می‌توانند به تمام لحظه‌های متفاوت به همان شکلی نگاه کنند که ما به سر تا انتهای رشته‌کوه راکی نگاه می‌کنیم.

آنها می‌بینند که همه لحظه‌ها چقدر دائمی هستند و قادرند به هر لحظه‌ای که برایشان جالب باشند نگاه کنند. ما اینجا برروی کره زمین گرفتار این توهم هستیم که هر لحظه به دنبال لحظه بعدی می‌آید، مانند دانه‌های تسبیح، یعنی وقتی یک لحظه تمام می‌شود تا ابد می‌رود. ◀

⭐⭐⭐

ترالفامادور به نام چندین سیاره خیالی در آثار ک‍ورت ون‍ه‌گ‍ات اشاره می‌کند که در آن بیگانگان با ویژگی‌های خارق‌العاده‌ای زندگی می‌کنند.

بریده بالا مربوط به بخش نفس‌گیری از فصل دوم مربوط می‌شود که بیلی شخصیت اصلی در یکی از نامه‌هایش توضیح می‌دهد اهالی ترالفامادور چه تصویری از گذر زمان دارند.

سلاخ‌خانه شماره پنج در واقع یکی از رمان‌های برجسته از کورت ونه‌گات است که در آن به حادثه مهمی در طول جنگ جهانی دوم می‌پردازد.

پس از انتشار، صحبت‌های زیادی پیرامون این کتابِ ضدجنگ شکل گرفت اما هیچ‌کدام چیزی از ارزش‌های آن کم نکرد.

از این قسمت داستان، آدم‌فضایی‌های «ترالفامادوری» را می‌بینیم که بیلی را می‌دزدند و او را به سیاره خودشان می‌برند.

در آنجا بیلی را در یک باغ وحش انسانی به نمایش می‌گذارند که در واقع کل این باغ وحش انسانی، کنایه‌ای است از زندگی انسان‌ها بر روی کره زمین.

در سیاره آدم فضایی‌ها مفهوم «زمان» دستخوش دگرگونی است و بیلی توانایی سفر در زمان را پیدا می‌کند.

کتاب‌سوزی حکومتی در برابر سردی عاطفی ملی در رمان 451 درجۀ فارنهایت
چگونه جهانی خیالی خلق کنیم؟
چه بلایی سر فرزندان آلبرت انیشتین آمد؟
چرا آگوستوس تا این اندازه مشتاق بود اشعار ویرژیل را نجات دهد؟

چرا آگوستوس تا این اندازه مشتاق بود اشعار ویرژیل را نجات دهد؟

چرا آگوستوس تا این اندازه مشتاق بود اشعار ویرژیل را نجات دهد؟ در سال 19 پیش از میلاد، شاعر رومی ویرژیل داشت همراه با امپراتور آگوستوس از یونان به سمت روم سفر میکرد. در مسیری که پیش رویشان بود، ویرژیل توقف می کند تا به دیدار مِگارا شهری …