توضیحات
معرفی
کتاب آن روی سکه نوشتهی متیو کوئیک یک رمان لطیف و طنز آمیز درباره خانواده، دوستی و اندوه فردی به نام ریچارد گیر است. این داستان علاوه بر سرگرم کردن، شما را به تفکر درباره ضرب آهنگ جهان واداشته و از قدرت عشق و مهربانی شگفتزده میکند.
در این کتاب داستان، مردی جوان به نام بارتالومیو نیل که سی و نه سال با مادرش زندگی کرده، نمیداند پس از مرگ مادرش بر اثر بیماری چگونه روی پای خود بایستد. مشاور مو سرخش، وندی، میگوید او باید دستهاش را پیدا کرده و لانه را ترک کند. اما مردی که تمام زندگیاش در مادرش، مراسم اعشای ربانی و کتابخانه خلاصه شده چگونه میتواند پرواز کند؟
شروع داستان
در ابتدای کتاب آن روی سکه، بارتالومیو یک نامه تحت عنوان “تبّت را آزاد کنید” از ریچارد گیر در کشوی لباس زیرِ مادرش پیدا می کند. او گمان میکند که سرنخی یافته به این معنا که باید ارتباطی بزرگ در میان باشد.
به باور او، این بازیگر در صدد کمک به اوست. بدین ترتیب بارتالومیو به طرزی ناشیانه زندگی جدیدش را با نوشتن نامههای بسیار خودمانی به ریچارد گیر آغاز میکند و داستان اینگونه شکل می گیرد.
او در این نامههای افشاگرانه به کاوش مسائل و موضوعاتی چون یونگ، دالای لاما، ایمان و فلسفه، آدمربایی بیگانهها، قدرت تلپاتی گربهها، کلیسای کاتولیک و معمای زنان میپردازد. اما بیشتر نامهها مبین تلاش رنجآور انسان برای داشتن خانوادهای از آن خود است. متیو کوئیک به خوبی این عناصر را در تاروپود داستان تنیده است.
خاستگاه رمان
کتاب رمان آن روی سکه سفری روانکاوانه و اکتشافی در ژرفای وجود انسان است. کتاب با به تصویر کشیدن دغدغهها، کشمکشها و رنجهای ریشهدار به کاوش لایههای زیرین روان شخصیت اصلی داستان میپردازد.
متیو کوییک در خلال این رمان از چیستی و چرایی، آرزوهای مگو و آمال سرکوفته و دست نایافتنی انسان سخن میگوید. او در کتاب آن روی سکه با انتخاب واژگانی ساده و بیپیرایه و در عین حال شیوا و متین و نیز با به کار بستن ساختار نامتداول نامهنگاری به شیوهای بدیع و خلاقانه شما را آرامآرام وارد فضای داستان می کند.
متیو کوئیک چنان شما را با شخصیتهای رمان همراه و هماهنگ میکند که بیشتر جذب آن شوید. به طوری که کم کم حس کنید کنار گذاشتن کتاب پیش از به پایان رساندن آن کار چندان آسانی نیست.
با متیو کوئیک بیشتر آشنا شویم:
متیو کوئیک رمان نویس برجستۀ معاصر امریکایی در سال 1973 در نیوجرسی دیده به جهان گشود. او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتۀ ادبیات انگلیسی به پایان رساند. سپس شغلش را به عنوان استاد زبان انگلیسی با هدف نوشتن نخستین کتاب رمان خود رها کرد.
نخستین کتاب او بارقههای امید (2008) نام دارد. او در پی نگارش این اثر پرخواننده جایزۀ ادبی قلم همینگوی را از آن خود کرد. همچنین اقتباس سینمایی از این داستان در سال 2012 برندۀ یک اسکار و کاندیدای هفت اسکار دیگر شد.
از آن پس، متیو کوئیک در صنعت سینما به صورت چهرهای سرشناس درآمد. به تازگی یک کمدی درام موفق نیز بر اساس رمان دیگر او به نام لئونارد پیکاک، مرا ببخش (2013) ساخته شده است.
در بخشی از کتاب آن روی سکه میخوانیم:
آقای ریچارد گیر عزیز،
روزی که قرار بود برای دیدار با پدرم جلوی قلب سنبرادر آندره به محراب سنژوزف برویم، بیدار شدم و دیدم پدر مکنامی هنوز خواب است.
از پنجره به بیرون خیره شدم و برف تازهای را که شب باریده بود، تحسین کردم؛ مثل آن بود که شهر در شن لطیف و سفیدی مدفون شده بود و حالا داشت راه خود را با رُفت و روب خیابانها و پیادهروها بر اثر عبور و مرور مسافران صبحگاهی باز میکرد.
به انعکاس تصویرم، که روی شیشهی پنجره بر شهر افتاده بود، لبخندی زدم. احساس سبکی خوبی در سینه کردم. دوش گرفتم و بعد لباس پوشیدم.
ادامه گزیدهای از کتاب رمان آن روی سکه
گذاشتم پدر مکنامی مدتی بخوابد، چون دو بطری خالی روی میز بغل تخت بود. هرچند بعید بود هر اندازه هم که شب قبل مشروب خورده باشد، بعد از 6:30 صبح خواب بماند.
تاحدی بابت دیدن پدر واقعیام اضطرب داشتم، اما بخش اعظم وجودم بر این باور بود که ملاقاتم با او ابداً ممکن نیست. پس آنقدرها هم نگران نبودم، چطور میتوان از غیرممکن ترسید؟
پدر مکنامی مدتی بود که رفتار باثباتی نداشت. نمیخواستم خودم را امیدوار کنم.
تا اندازهای مطمئن بودم نقشهی دیدار با پدرم نتیجهی مبارزهی اخیر پدر مکنامی با دیوانگی بود، و این هم احتمالاً در نهایت مثل تلاش ما برای نجات وندی از آب در میآمد.
قیمت اصلی 125000 تومان بود.106000 تومانقیمت فعلی 106000 تومان است.افزودن به سبد خرید
فهرست مطالب
سخن مترجم
1. وانمود به ریچارد گیر کردن
2. او را با اردنگی انداختند بیرون
3. متأسفانه فکر نمی کنم توانایی تلپاتی داشته باشم.
4. بالاخره مجبور میشوم به درون پدر مکنامی نفوذ کنم و فهرستی از گمشدههایش دربیاورم.
5. تکههای مغز چارلز جی گیتو
6. “موقعیتی پیچیده بهخاطر گرایش بیشازحدش به موشکافی”
7. استفادۀ او از ضمیر جمع من را شدیداً به شک انداخت.
8. تا جاییکه دیگر نشود، دیدنِ بدبختی آنها را تاب بیاوریم.
9. مسلماً در دنیا الگوهایی وجود داشت
10. مادرت دربارۀ تئوریش بهت گفته بود؟
11. نفهمیدم ماکس اینجا چطور حساب کرده، اما آنقدر هیجانزده به نظر میرسید که حرفش را قطع نکردم.
12. طبق گفتۀ دانشمندان، تکتیک زمانی شکل گرفت که میلیونها سال پیش شهابسنگی بزرگ به زمین برخورد کرد.
13. اونا کاهو رو بیشتر از هویج دوست داشتن.
14. با توجه به شرایط ناگواری که برات پیش اومده این عاقلانهترین کاریه که تو این لحظه میتونی بکنی.
15. بندۀ بینوا، مطیع و خاکسار
16. مفهوم پیامهای بیسکویت شانسیمان را بهتر از قبل فهمیدم.
17. گربههای ولگرد پارلمان هیل
معرفی کوتاه رمان « آن روی سکه » از زبان متیو کوئیک در دو قسمت