توضیحات
دختری که زیر دریا افتاد به قلم آکسی اوه یک رمان مسحورکننده بر پایۀ افسانهها و داستان های باستانی کرهای است.
توفانهای مرگبار برای نسلهای پیدرپی در سرتاسر میهنِ مینا خروشیدهاند. سیلهای عظیم کل دهکدهها را از خاک برمیکنند و جنگهای خونین سر منابع باقیماندۀ اندک درمیگیرد.
مردمان مینا به خدای دریا باور دارند که روزگاری محافظشان بود و اکنون همه را به مرگ و نااُمیدی نفرین کرده است.
در تلاشی برای آرام کردن خدای دریا، اهالی مینا هر سال دوشیزهای را به دریا میاندازند تا عروس آن موجود شود به اُمید اینکه روزی “همسر دلخواه” برگزیده گردد و رنج و عذاب پایان یاید.
در دختری که زیر دریا افتاد، بسیاری عقیده دارند که شیم چیونگ زیباترین دختر دهکده (و جگرگوشۀ برادر بزرگتر مینا) شاید همان عروس اسطورهای باشد.
اما در شبی که قرارست چیونگ قربانی شود، جون درون دریا دنبالش میکند، حتی با آنکه آگاهست مداخله در کار خدای دریا حکم اعدام خواهد داشت. مینا برای نجات برادرش خود را در قبال چیونگ به درون آب میاندازد.
مینا شناور به دوردستهای “عالم ارواح”، شهری جادویی از ایزدهای خُرد و هیولاهای افسانهای، به جستجوی خدای دریا میپردازد و در انتها او را در حالی مییابد که در افسون خواب گرفتار شده است.
با یاری مرد جوانِ اسرارآمیزی به نام شین و همینطور جرگۀ رنگارنگی از دیوها، ایزدها و ارواح، مینا تصمیم میگیرد خدای دریا را بیدار کند و یکبار برای همیشه سرزمینش را از توفانهای خانمانبرانداز رهایی بخشد.
اما به اندازه کافی زمان ندارد، چون هیچ انسانی در ورطۀ ارواح نمیتواند به مدت طولانی زنده به ماند. و در این میان، دو موجود دیگر هستند که هر کاری لازم باشند انجام میدهند تا خدای دریا را خفته نگه دارند…