توضیحات
معرفی:
در کتاب مغز موتسارت و خلبان جنگنده با چگونگی آزادسازی، پرورش و بهرهگیری از ظرفیتهای بالقوۀ ذهن به سبک هنری موتسارت آشنا میشویم.
عصبشناس و روانکار نامآوازه، دکتر ریچارد رستاک، در تازهترین کتاب خود «مغز موتسارت و خلبان جنگنده» آخرین یافتههای پژوهشی در حوزۀ مغز و روانشناسی را درهممیآمیزد تا به ما نشان دهد محتویات جمجمۀ انسان چگونه میتواند به سرعت پردازش بالایی برای مدیریت هر جنبهای از زندگی پردغدغه و حرفۀ پرمشغله ما بیافزاید.
هر فکری که در ذهن بپرورانیم و هر کاری که انجام دهیم، ساختار و محتوای مغز را دگرگون میکند و بطور زیربنایی هویت ما را تغییر میدهد. این فرایند تا آخر عمر بیوقفه ادامه مییابد.
خیلی از مردم خبر ندارند که مغز انسان در برابر تغییر ساختاری بسیار سرسخت است و به همین راحتیها رشد نمیکند. اما در حقیقت، با اجرای تمرینهای ویژه و ماندن در محیطهای غنی و تجربههای گوناگون میتوان بطور مداوم توانایی و به اصطلاح «سیمپیچی» مغز را ارتقا داد.
برخلاف سایر اندامهای بدن که در نهایت با استفادههای مکرر و بیامان به تدریج فرسوده میشوند، مغز اتفاقاً هر چه بیشتر به چالش کشیده میشود، بیشتر بهبود مییابد و ساختاری گستردهتر و پیچیدهتر پیدا میکند.
گذشته از ورزشکاران و ورزشدوستان، اغلب ما هر طور شده نوعی فعالیت جسمی در زندگی روزمره داریم. ما این تحرک را برای تندرستی و سلامتی و بطور کلی رسیدن به حال بهتر نیاز داریم. پس چرا همین تمرینها را برای مغز انجام ندهیم؟
هر چه مغز عمیقتر فعالیت میکند، عملکرد بهینهتری پیدا میکند و در نتیجه احساس سلامتی ذهنی بیشتری خواهیم کرد. در کتاب حاضر، فرض کنید ریچارد رستاک یک مربی شخصی اختصاصی شماست که قصد دارد مغزتان را نرمش دهد.
او کمک خواهد کرد که نقاط قوت و ضعف ذهنتان را ارزیابی کنید. این کتاب مصور با محتوای جذابش از همان فصل اول کاری خواهد کرد که درباره جهان پیرامون و آدمهای دوروبرتان از دریچهای با پرتوی متفاوت نگاه کنید و از دیدگاهی به مسائل بیاندیشید که بر مهارتها و قابلیتهای ذهنی بهبودیافته تکیه میکند.
از معاشرت با اعضای خانواده و همکاران برای بازشناسیِ زیروبم روانشناختی خود گرفته تا درک شیوهای که به مسائل زندگی و شغل مینگرید و همینطور اینکه چرا اتفاقهای روزمره گاهی باعث اضطراب و تشویش میشوند، این کتاب برایتان شرح خواهد داد که چرا و چگونه مغز انسان قادرست به ظرفیتهای باورنکردنی برسد!
«مغز موتسارت و خلبان جنگنده» نمایانگر تواناییهای ذهنی انسانها در تاریخ و همینطور در زمان حال است. این خلبان جنگنده میتواند یک مترجم همزمان زبان باشد، یا یک شطرنجباز که با ابررایانهای زیر یک دقیقه مبارزه میکند.
این کتاب سرشار از توصیههای کاربردی و نمونههای واقعی و جالب از آثار تاریخی، مشاهیر، ادبیات و علم است، و 28 گام بسیار آموزنده و سازنده را پیش پایتان میگذارد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«بیش از همه، نسبت به وقوع هر اتفاق و فرصت هوشیار باشید. اتفاقها و تصادفها را غنمیت بشمارید، نه به لحاظ موشکافی معنای عمیق درونی آن (گرچه ممکن است درست باشد) بلکه به عنوان چیزی که میتواند لحظه حال را باارزش و پرمایه کند. به عنوان مثال، یکی از دوستانم اخیراً در نمایشگاه کتابهای کلاسیک و قدیمی شرکت کرده بود تا لحظهای حواس خود را در اندوه از دستدادن همسرش پرت کند.
در مدتی که آنجا بوده، چند لحظه را صرف جستجوی نسخه کمیابی از کتاب “تجربه روانگردان” نوشته تیموتی لیری میکند که به قول خودش “فقط در یک لحظه اتفاق افتاد”. این کتابِ مورد علاقه همسرش بوده است. روز بعد، هنگام مکالمه تلفنی با یکی از دوستانش در لاگونابیچ کالیفرنیا، متوجه شد که دوستش در حال خریدن خانه سابق یک نویسنده و متفکر مشهور است.
دوستش از او پرسید که آیا دوست دارد هویت نویسنده را حدس بزند؟ او بدون هیچ تردیدی جواب داد: “البته تیموتی لیری.” در آن لحظه، او به وضوح احساس پیوستگی را تجربه کرد: روز قبل در نمایشگاه کتاب و برخورد غیرمنتظره خود با کتاب لیری. غم او و از همه مهمتر اینکه تصور میکنم چنین تصادفی نشان میدهد که شوهرش هنوز هم بخشی از زندگی اوست. به نظر میرسید که آنها برای همیشه در تماس باهم خواهند بود.»
دربارۀ نویسنده:
ریچارد رِستاک متخصص مغز و اعصاب، روانپزشک، نویسنده و استاد دانشکدۀ پزشکی و علوم بهداشتی دانشگاه جورج واشنگتن است. دکتر رِستاک در دلاور سیتی ایالاتمتحده در سال 1942متولد شد و مدرک پزشکی خود را از دانشکدۀ پزشکی دانشگاه جورج تاون دریافت کرد. وی دوره تحصیلات تکمیلی را در شهر نیویورک در بیمارستان سنت وینسنت (منهتن) انجام داد و در آنجا دورۀ کارآموزی را گذراند.
وی تاکنون بیست کتاب دربارۀ مغز انسان به رشتۀ تحریر در آورده است که “مغز” در سال 1984 اولین کتاب و ” ذهن” در سال 1988 دیگر کتاب پرفروشش بود. دهها مقاله برای روزنامههای بزرگ و معروف نوشته است از جمله؛ واشنگتن پست، نیویورک تایمز، لسآنجلس تایمز. همچنین در ثبت برخی اصطلاحات مربوط به مغز و علوم اعصاب به دایرةالمعارف بریتانیکا و دایرةالمعارف علوم اعصاب کمک کرده است.
رستاک به عنوان یک مدرس عادی، چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی برای هر دو بخش صبحگاهی رادیوی ملی نقدهایی ارائه داده و در برنامههای تلویزیونی پرمخاطب از جمله؛ نمایش امروز، صبح بخیر آمریکا حضور زیادی داشته است. همچنین مشاور مجلۀ نشنالجیوگرافیک است و به طور گسترده دربارۀ موضوعات مربوط به عملکرد ذهنی و تحولات تحقیقات مغزی سخنرانی میکند.
وی به عنوان شاهدی خبره برای دفاع از میر ایمال کاسی، شهروند پاکستانی متهم به تیراندازی در سال 1993 در مقر سیا در ویرجینیا حضور داشت. در طول دادگاه، رِستاک شهادت داد که کاسی بافت لوبهای قدامی خود را از دست داده و این نقص مادرزادی توانایی او را در قضاوت دربارۀ عواقب اعمالش تحت تأثیر قرار میدهد. دکتر رِستاک دارای سه فرزند دختر است و با همسرش در واشنگتن دیسی زندگی میکند.
پیشگفتار مترجم:
مغز را یک پروژۀ ساختوساز تصور کنید که از بدو تولد تا روزی که زنده هستید، در حال پیشرفت است. در هر لحظه، فعالیتها و افکارتان، مغز را اصلاح میکنند. این اصلاح میتواند منجر به افزایش کارایی مغز و قابلیتهای آن شود.
صرف نظر از سن و سال، مهم نیست که این امر را از چه زمانی شروع کنید. شما میتوانید احتمال ابتلا به بیماریآلزایمر یا سایر اَشکال زوال عقل را کاهش دهید، اگر به آموزش به عنوان یک پروژۀ مادامالعمر فکر کنید؛ اگر دربارۀ نوع بشر و رویدادها کنجکاو و پی جو باشید و اگر تمرینات ارائه شده در این کتاب را اجرا کنید.
با تلاشی هوشمندانه برای حفظ چالاکی ذهن، هم موجب افزایش شانس رشد سلولهای عصبی جدید میشوید و هم احتمال حفظ و بقای مغز را افزایش میدهید که باعث گسترش ارتباطها و مدارهای سلولهای عصبی میشود.
مهم است به یاد داشته باشیم که “مغز همواره راهحل همۀ موفقیتهایی که به آن دستیافتهایم را در خود جای داده است.” در واقع، مغز دروازهای برای همۀ احساسات و شکلدهندۀ همۀ تجربیات ماست.
اکثراً قبول داریم که ورزش، بهزیستی و سلامتی جسم را افزایش میدهد، اما اینکه خود مغز نیز باید ورزش کند، کمتر مورد توجه قرار میگیرد. مغز یک ساختار پویاست که با استفاده و به چالش کشیده شدن، تکامل و پرورش مییابد.
به بیان ساده، یک فرد مسن سالم میتواند با داشتن فعالیت ذهنی، خطر ابتلا به زوال عقل (که قبلاً به آن سالخوردگی گفته میشد) را کاهش دهد. اما، فواید مغز فعال و پرجنبوجوش محدود به اواخر زندگی نیست. بلکه فرمول “استفاده از مغز یا از دست دادن آن” در مورد هر یک از ما، صرف نظر از سنمان، صدق میکند.
منحصربهفرد بودن مغز خود را جشن بگیرید. مغز هیچ دو انسانی دقیقاً شبیه هم نیست، حتی دوقلوهای همسان هم از نظر فیزیولوژیکی مغزهای مختلفی دارند. به این دلیل که یک تقسیم ژنتیکی همسان و روش تربیت خانوادگی مشترک، با تجربۀ متفاوت دوقلوها از زندگی متعادل میشود.
در نتیجۀ شناخت و ادراک منحصر به هر فرد، اندازۀ قشر مغزی و پیکربندی دقیق (مولکولی) ساختاری آن، در هر انسان با انسان دیگر روی زمین متفاوت است.
در حقیقت، تغییر در تعداد سلولهای عصبی در مغز شما نسبت به مغز فرد دیگری بیش از50± درصد متفاوت است! حتی حیرتانگیزتر از این اعداد، ارقام مربوط به تغییر لحظه به لحظه در هر فرد هستند.
روند اصلاح مغز همراه با یادگیری جدید با آنچه در یک برنامه ورزشی اتفاق میافتد تفاوت چندانی ندارد. بعد از تلاشهای مداوم برای داشتن تناسب اندام بهتر، متوجه میشوید که راحتتر میتوانید لباس خود را بپوشید و کمتر خسته میشوید.
البته درون مغز، این تغییرات کاملاً پیوسته و پیدرپی هستند: کسی مشاهده نمیکند که مغز چگونه تغییر میکند. مغز دگرگون میشود و مدارهای جدید بسته به میزان فعالیت یا عدمفعالیت ذهنی در حال شکلگیری هستند.
مغز با افزایش سن به طور متفاوتی به تحریک واکنش نشان میدهد. در چند سال اول زندگی، مغز با فرسایش و حساسیت مدارهای خود را تشکیل میدهد. آن دسته از نورونها که در شبکهها و “تارهای عصبی” بکارگرفته میشوند زنده میمانند، در صورتیکه سلولهایی که چندان بکارگرفته نشدهاند از بین میروند. بنابراین، تعداد زیاد سلولهای عصبی کاهش مییابد، اما اثرگذاری و پیچیدگی مدارهای مغزی افزایش مییابد. این فرآیند با هنر یک پیکرتراش مقایسه شده است: خلق کردن بهوسیله محو کردن، درست برعکس یک نقاش؛ خلق کردن بوسیله افزودن مواد.
مغز انسان در نتیجۀ میلیونها سال تکامل، قادرست مسیر پیشرفت آیندۀ خود را هدایت کند. همانطور که دالایی لاما در یکی از سخنرانیهایش عنوان کرد: “آنچه انسانها را از سایر گونههای زیستی متمایز میسازد این است که ما تجارب ذهنی بسیار قدرتمندتری در قالب افکار و عواطف داریم.”
و به لطف این تمایز در مغز است که از سایر جانداران و از حیوانات تفکیک شدهایم. اما باهوشتر شدن و باهوشتر ماندن به خودی خود اتفاق نمیافتد؛ میبایست برای رسیدن به آن کار و تلاش کنید و آموزش دربارۀ مغز و یادگیری بیشتر دربارۀ نحوۀ عملکرد آن قدرتمندترین راه هوشمندسازی است، نه تنها درسهای فراوانی دربارۀ خود و چگونگی افزایش کارایی ذهنیتان خواهید آموخت، بلکه در راه رسیدن به این هدف بسیار سرگرم خواهید شد.
در بخشی از کتاب، نویسنده سوالهایی میپرسد که بخش عمدهای از مخاطبانش را آشکار کند: «آیا تا به حال سعی کردید تعداد زیادی شماره تلفن حفظ کنید؟ یا از دفترچۀ یادداشت و برنامهریزی روزانه استفاده کنید؟ آیا با توجه به حافظۀ بلندمدت، هویت شخصی را که اخیراً کتاب محبوبتان را قرض گرفته میتوانید چند ماه دیگر به خاطر بیاورید؟ آیا با اولین تلاش برای بازگرداندن کتاب، اصلاً متوجه میشوید که آن را گم کردهاید؟»
قیمت اصلی 116000 تومان بود.102000 تومانقیمت فعلی 102000 تومان است.افزودن به سبد خرید
فهرست مطالب:
سخن ناشر
مقدمه
1. در مورد نحوۀ کارکرد مغز خود تا حد ممکن اطلاعات کسب کنید.
2. دانش خود دربارۀ مغز انسان را برای سازماندهی اندیشههایتان به کار گیرید.
3. مغز را خالق تصاویر فوقالعاده باشکوه و فریبنده تصور کنید
4. شما برای یادگیری جدید همچنان ظرفیت دارید و این ظرفیت با بالارفتن سن افزایش مییابد
5. دربارۀ برنامههای حرکتی مغز و نحوه استفاده از آنها بیاموزید.
6. نهایت استفاده از روابط متقابل بسیار نزدیک بین یادگیری، حافظه و هوش
7. حافظۀ خود را با بهرهگیری از شیوۀ مخصوص حافظه بهبود ببخشید.
8. حافظۀ عاطفی خود را پرورش دهید
9. به جغرافیای مغز فکر کنید.
10. تا جایی که میتوانید چیزهای مختلف را بههم مرتبط کنید.
11. به فعالیتهایی بپردازیدکه بخش وسیعی از مغز را تحریک میکنند.
12. اجازه دهید مغز فقط مغز باشد.
13. شکلهای مختلف بهداشت روان را تمرین کنید.
14. احساسات و عواطف را به مزیت و برتری تبدیل کنید.
15. برای کاهش فشار روانی و اضطراب، اقدامات مفید و مؤثر انجام دهید.
16. یاد بگیرید که هماهنگ با ضربآهنگ بدنتان کار کنید.
17. قدرت دقت و تمرکز خود را تقویت کنید.
18. قدرت منطق و استدلال خود را آموزش دهید.
19. مقاومشدن نسبت به ابهام و تردید.
20. نیروهای فراشناختی خود را پرورش دهید: تفکر دربارۀ تفکر
21. با کمک مطالعۀ گسترده و متنوع، دقت ذهنی خود را افزایش دهید.
22. ظرفیتهای حسی خود را بالا ببرید.
23. دربارۀ هنر و موسیقی بیاموزید و تجربه کسب کنید.
24. برنامهای برای تمرین جسمانی تنظیم کنید که توانایی ذهن را ارتقا دهد.
25. تقویت و رشد مهارتهای ظریف حرکتی در دستان
26. به طور منظم آرام کردن ذهن را تمرین کنید.
27. کارآیی مغز را با استفاده از فناوری افزایش دهید.
28. تمرکز کنید و هماهنگ با تواناییهای ذاتی خود عمل کنید.
کتابهای مرتبط:
- کتاب پرورش مغز و یادگیری; بیحدومرز نوشته جیم کوئیک
- دوقطبیِ چپ مغز و راست مغز; افسانه های زرد روانشناسی انسان
- یک مغز صدا ندارد! – توفان فکری; افسانه های زرد روانشناسی
- انیشتین تنها از 10% ظرفیت مغز خود استفاده کرد; افسانه های زرد روانشناسی
- مغز انسان; کتاب مغزت را مرتب سازی کن از نشر راوشید
- هویت انسان با زبان بدن دگرگون میشود؟ ; قسمت اول
- کتاب افسانه های خوشبختی; روانشناسی فردی و پروررش شخصیت
- رویاپردازی منظم; کتابی درباره شیوه اثباتشده برای پرورش خلاقیت تأثیرگذار