در تعاریف اضطراب ناشی از کار، به نظر میرسد مترجم جایی میان متخصص اتاق بیهوشی و فروشندۀ گل و گیاه قرار بگیرد. به هر حال، رویارویی با اضطراب ناشی از کار تا حدی بغرنج میشود که هم بر میزان لذت از حرفه و هم طول ماندگاری در آن تأثیر میگذارد. البته هر چه با جسم و روانی سالم بتوانید در بازار ترجمه دوام بیاورید، بازدهی بیشتری در انجام سفارشها بدست میآورید و به احتمال قوی درآمد بیشتری کسب خواهید کرد.در اینجا میخواهم به چند راهکار برای کاهش اضطراب ناشی از کار ترجمه اشاره کنم که هم به درد مترجمهای تازهکار میخورد و هم تقریباً تمام افرادی که در زنجیرۀ تأمین مربوط به خدمات زبان پشت میز رایانه فعالیت میکنند.
1) در مورد کیفیت کارتان اعتمادبهنفس پیدا کنید.
یک دهه پیش که تازه وارد حرفۀ مترجمی شده بودم، تصمیم گرفتم کتابها و مقالههای سایر مترجمها را بازخوانی دوزبانه کنم. در برخی موارد متوجه ایرادها و جاماندگیهایی شدم که امکان نداشت از تحصیلکردۀ این رشته سر بزند. همچنین دادن ترجمههای خودم به دیگران برای بازخوانی توانست امکان مقایسه را فراهم کند و همزمان از کیفیت تحویلی به مشتری مطمئن شوم. سالها بعد که مشغول مدیریت پروژههای ترجمه شدم بیشتر قدر خودم را فهمیدم، چون فهمیدم مترجمهای منظم و متعهد چقدر کمیاباند. طبق آماری که از جامعه مترجمان اطرافم بدست آوردم، 90% افراد حداقل پنج بار در سال ترجمه را ناقص یا با تأخیر تحویل میدهند.
2) قبول کنید که مترجم جائزالخطا است.
این شاید در ظاهر با توصیه قبلی تناقض داشته باشد اما اینطور نیست. مقداری کمالگرایی باید در وجود هر مترجمی وجود داشته باشد و در عین حال مسئولیت اشتباههایش را بپذیرد. وقتی کارفرما یا مشتری مستقیم به ایرادی در متن اشاره میکند، فوراً عذرخواهی کنید و نسخه درست را دوباره ارسال کنید.
مطلب مرتبط: مترجمان شفاهی در سازمان ملل چگونه کار میکنند؟
3) دغدغههای مالی را با مدیریت هزینههای زندگی کاهش دهید.
این انتخاب بسیار شخصی است، ولی امروز در وضعیت اقتصادی کشوری مثل ایران، مدیریت مالی در سطح فردی بینهایت حیاتی میشود. پایینتر نگه داشتن هزینهها نسبت به درآمدها باعث میشود که دیگر مجبور نباشید کارهای ناخوشایند برای ترجمه قبول کنید. در اینجا ناخوشایند در ذهن مترجم یعنی متنی سخت، پرحجم، با دستمزد کم و زمان تحویل اندک. وقنی حس کنید برای مخارج خاصی به پول بیشتری احتیاج دارید، مجبور میشوید به هر نوع سفارش ترجمهای تن دهید. خودم امسال اتومبیلم را که برایم بیشتر حکم وسیلهای تفریحی داشت فروختم تا از شرّ هزینههای اضافیاش راحت شوم و از طرفی حجم کار روزانه را کم کنم. فلسفه شما در مورد نیازهای کاذب هر چه باشد، اگر تراز درآمدها و هزینههای زندگیتان به زیر صفر برسد، بدون شک دچار فرسودگی شغلی خواهید شد.
4) در طول روز، به اندازۀ کافی زنگ خاموشی بزنید.
خودم باور دارم که اهالی قلم و پژوهش که ساعتهای طولانی روی صندلی و پشت رایانه مینشینند، باید چندین مرتبه در روز به چشمها و بدنشان استراحت دهند، مثلاً نیم ساعت به ازای هر 1.5 ساعت کار فشرده. در این فاصله میتوان دراز کشید یا نرمش سبک کرد. گفتن اینها آسان است، درک میکنم. من یک زمانی حدود 16 ساعت در روز کار ترجمه میکردم و بقیه را هم حریصانه مشغول مطالعۀ کتابهای مورد علاقهام میشدم. تنها وقتی به اشتباهم پی بردم که اختلال خواب و تغذیه به ناراحتیهایی مانند روده تحریکپذیر منجر شد. بله، مغز و دستگاه عصبی تراکتور نیستند، آستانه تحمل دارند!
5) محدودیتهایی برای زمان و حجم کاری روزانه تعیین کنید.
هر مترجم کتبی مجهز به نرمافزار ترادوس روزانه حدود 5000 تا 10000 واژه ترجمه میکند. این بستگی دارد هر روز کاری چند ساعت باشد. اگر مترجمی از خواب و غذایش کم کند، خُب از لحاظ کمّی به سفارشهای ترجمه بیشتری میرسد. با این حال خودم بطور میانگین بیشتر از ساعتی 900 واژه و روزی 7 ساعت ترجمه انجام نمیدهم تا کیفیت قربانی نشود. وقتی تکلیفتان در مورد برنامهریزی هفته و ماه مشخص باشد دیگر درگیر اضطراب ناشی از کارهای عقبمانده نمیشوید. با این حال، تمام مترجمها چه مستقل باشند یا سفارش از کارفرما قبول کنند با چرخه رکود و رونق ماهانه روبرو میشوند. یعنی برای مدتی کوتاه تماسها برای ترجمههای فوری زیاد میشود و مدتی بعد هیچ ترجمهای برای انجام وجود ندارد. بنابراین میتوانید معیارهای زمان و حجم را کنار بگذارید و طبق درآمد برنامهریزی کنید. برای نمونه، اگر در هفتهای خاص به درآمد بالایی رسیدید، از زمان و حجم ترجمه در هفتههای بعدی بکاهید.لطفاً از تجربههای مشابه خود در حرفۀ مترجمی برایمان بگویید.نسخهبرداری از این مطلب همراه با ذکر منبع مانعی ندارد.
مطالب مرتبط: