میدونی اگه گربه رو یه گوشه گیر بندازی چی کار میکنه؟
***
از #اضطراب تر میزنه! بویی راه میندازه که به غلط کردن بیفتی.
اونجا زیرزمین خونه پدری بود و قلدربازی توی تاریکی به امتحانش نمیارزید، سریع چشمۀ #فروپاشی رو از زیرزمین انداختم بیرون، کثافتکاری رو تمیز کردم تا #ذرات #اتمی بیشتر پخش نشه.
داشتم بالا می آوردم لامصب.
– عکس از دریچه دوربین راوشید؛ بوستانی در جنوب کرج.
***
اگر واکنش به گرفتاری رو به #جنگ و #گریز تقسیم کنیم، شبیه #تناقض گربه #شرودینگر میشه، با این تفاوت که برای زنده موندن مجبور نیست بجنگه یا بگریزه، فقط کافیه تــــــــــــرررر بزنه!
این مسئله زمانی پدیدار میشه که #فلسفه با #فیزیک در یک قابلمه محکم هم زده بشه تا در #کتاب های #عامهپسند #پرفروش جا بیفته.
در دهه 1930، برخی فلاسفه ادعا می کردند تا وقتی مشاهدهگری وجود نداشته باشه، ذرات از حالتی به حالت دیگر تغییر شکل نمیدهند.
#دانشمند اتریشی شرودینگر به چنین مزخرفی اعتقاد نداشت. در یک #آزمایش فرضی، یه گربه رو داخل جعبهای فولادی قرار میده همراه با مقدار کمی ماده #رادیواکتیو .
وقتی این ماده شروع به فروپاشی میکنه، یه دستگاه شمارشگر معکوس باعث انفجاری سمّی از مخزن بالای جعبه میشه که گربه رو میکشه.
در اینجا مردن یا زنده موندن گربه به حضور یا غیابِ من مشاهدهگر کنجکاو بستگی داره. بنابراین تا وقتی که جعبه رو باز نکنم، گربه هم مرده محسوب میشه هم زنده.
در آزمایش پرمخاطرۀ من، گربه ولگرد چه در تنگنای زیرزمین گیرش مینداختم یا نمینداختم، قرار بود اون لحظه اجابت مزاج کنه.
من تنها مشاهدهگری کنجکاو، حاضر و مزاحم بودم که طعم واقعیت فروپاشی ذرات در سطح #کوانتومی رو چشید.