مصاحبه کوتاه با جیم لوهر نویسنده کتاب تنها راه پیروزی – قسمت اول

مصاحبه کوتاه با جیم لوهر نویسنده کتاب تنها راه پیروزی درباره مدیریت انرژی و استرس – قسمت اول

مصاحبه کوتاه با جیم لوهر نویسنده کتاب «تنها راه پیروزی» درباره مدیریت انرژی و استرس – قسمت اول

خیلی خوب جیم، پس نکته همین انرژی در برابر زمان هست. بیا در موردش حرف بزنیم، چون ما خیلی نسبت به زمان وسواس داریم. بله، خیلی از ما در مورد اینها گول می خوریم. در واقع، این تصور رو به ما قالب کردند و البته کسی از روی بدخواهی این کار رو نکرده اما شرایط رو طوری مهیا کردند که به نظر برسه زندگی ما رو قراره توانایی برنامه‌ریزی زمان تعیین کنه طبق ارزشهایی که برای خودمون قائل هستیم.

به محض اینکه می فهمید چه اموری اهمیت دارند، زمان رو برنامه‌ریزی کنید و حاضر باشید اینطوری زندگی کیفیتش بیشتر میشه و در اموری که می خواهید رشد می کنید واقعیت محض اینه که زمان خودش هیچ قدرتی نداره، هیچ ظرفیت اثرگذاری هیچ چیزی رو تکون نمیده، زمان فقط تو رو از عالم غیب به زمان حال میاره، از نبودن در مکان به بودن، اما این زمانی اتفاق میفته که انرژی خودت رو آزاد کنی تا هر گونه ارزش بتونه خودش رو به زمان حال برسونه.

در این حالت ممکنه توی خانه با اعضای خانواده نشسته باشی، اما اگر مثل مُرده متحرک باشی، انگار چشمت خیره به اون تلفن همراه مونده، پشت خط تلفن اون تماس کنفرانس گیر کرده باشی امکان داره 25 سال از ازدواجت گذشته باشه اما تا زمانی که انرژی خودت رو با خواسته هات در کار و زندگی همتراز نکنی پیامدهای معکوسی در قبال سرمایه‌گذاری زمانی خواهی گرفت و مردم درک نمی کنند چی کار میکنی اغلب اوقات دقیقاً نتیجۀ وارونه میگیری چون زیادی نسبت به زمان وسواس داری، قضیه اصلاً زمان نیست، یا اینکه چقدر عمر کنی، بلکه انرژی که برای زمان به ارمغان میاری تا با اموری که از همه بیشتر اهمیت دارند همتراز بشه، جادوی موفقیت همینه.

درسته جیم، اما استرس چی، مشکل اینه که کل انرژی زیر فشار استرس هدر میره فشار زندگی به نظر میاد بیشتر از حد تحمل باشه لطفاً درباره استرس برامون بگو در اینجا افسانه بزرگ دیگه ای وجود داره به همه ما یاد داده اند که استرس خیلی مخربه و زندگی ما باید شادتر و راحت تر باشه، زندگی در صورتی سالم تره که از استرس پیشگیری کنیم، مراقب فشار اطراف باشیم، خودمون رو در معرض موقعیت های پرتنش قرار ندیم و خیلی مراقب باشیم که هر کاری رو با خیال راحت انجام بدیم.

باید بگم این دقیقاً باید برعکس باشه اگر به داده های طولی در مورد موفقیت نگاه کنیم، این استرس نیست که آدم رو داغون میکنه بلکه استرس مزمن هست که از دور خارج میکنه پس باید به این کلیدواژه توجه کنیم، استرس مزمن. بله، منظورم اینه که نباید مشکل رو تقصیر استرس بندازیم بلکه همش تقصیر کافی نبودن ریکاوری دوره ای ریکاوری یعنی بازگشت بدن به حالت اول اگر گرفتار چرخه سنگینی از استرس بشی یعنی بیش از حد ریکاوری کنی، میدونی چه اتفاقی میفته؟ رشد میکنی!

اگر استرس رو از زندگی محو کنی دیگه رشد نمیکنی، وقتی هر نوع محدودیتی بر سر استرس بذاری مرزهای توانایی خودت رو تنگ تر میکنی، باید استرس رو تا دم مرگ دنبال کنی البته در این زمینه باید خیلی مهارت داشته باشی و درک کنی که چطور باید به حالت اول بدن برگردی همون ریکاوری استرس برای زندگی عالی میشه اگر بطور منظم ریکاوری کنی اگر همینطوری بریم ساخل و تفریح کنیم، تموم میشه حالا اگر فشار بالا تحمل کنی حالت خراب میشه و ممکنه استرس کلیشه ای رو مقصر بدونی اما مشکل اینجاست که به اندازه کافی دنبال ریکاوری بدن نبودی تمرینی رو با حجم ناکافی و تعداد ناکافی انجام دادی و همین تعادل مواد سمی که از استرس میاد برقرار نمیکنه اما این استرس و فشار در واقع نیروهای حیات هستند.

میدونی من همیشه از یکی از کتابهای تازه شما به خاطر میارم که چه درسهای مفیدی در مورد بازیکنان تنیس و استرس وجود داره شما تحقیق کردید که چطور حتی چند ثانیه ریکاوری میتونه بر موفقیت ورزشی اثر بذاره. درسته، من زیاد بررسی کردم؛ یک مقاله طولانی تمام بازیکنان برتر دنیا رو مطالعه کردم ورزشکاری مثل استفی گراف فقط 16 ثانیه بین امتیازهاش فاصله بود اما من از تمام این داده های پیچیده استفاده کردم تا نشون بدم بهترین بازیکنان دنیا بین امتیازها چه عملکردی داشتند، یعنی زمانی که حتی به تمرین نگاه نمی کرد اما در 70 تا 80 درصد مسابقه در جریان بود. در واقع برای امتیاز بازی نمی کنند.

مطالب مرتبط: