کتاب به بچههایمان محکم بچسبیم – برشهای کوتاهی از سخنرانی گابور ماته یکی از نویسنده های کتاب به بچههایمان محکم بچسبیم : چرا والدین باید از همسالان مهمتر باشند و در دادن قطبنمای جهتگیری به فرزندان خود پیشقدم شوند
قسمت 1 از 2:
ما در حال بررسی این پرسش هستیم که چرا این همه اختلالات روانی به وجود آمده، چرا کودکان پنج برابر بیشتر از پنج سال پیش داروی ریتالین مصرف میکنند.
چرا این کودکان ضدافسردگی مصرف می کنند؟ دلیل اختلالات در کودکان چیست؟ چرا قلدری؟ رابطه جنسی زودرس و فراتر از آن؟ علل ناامیدی که والدین همه جا در روابط خود در کنار فرزندانشان تجربه می کنند؟
چرا معلمان احساس می کنند نقش آنها به عنوان آموزگار دیگر ارزشی ندارد؟ و چرا برقراری رابطه با دانشآموزان تا این حد برایشان کلافهکننده شده است؟ در حالی که اهالی رسانه ها مانند سگی روی استخوان آبدار برروی کتاب ما شیرجه می رشوند و ما البته از این امر بسیار راضی و سپاسگزار هستیم ، این پیامد کتاب ما نیست.
این کتاب در واقع در مورد مشکلات نیست، یا در واقع مشکلاتی که رسانه ها به آن می پردازند، کودککشی های باورنکردنی، مصرف مواد مخدر و همه اینها ، اگرچه اینها موضوعات مهمی برای مقابله هستند، اما فقط نوک کوه یخی را نشان می دهند.
کوه یخی
آنچه در زیر سطح آب قرار دارد بسیار مهمتر است و آنچه در زیر سطح باشد نه تنها بر کودکان کاملاً مشکلدار، بلکه برهمه کودکان، یا تقریباً همه بچه های این جامعه تأثیر می گذارد و اگر مستقیماً روی آنها تأثیر نگذارد، بالاخره به هر طریقی شده زندگی شان را دگرگون می کند. عبارتی که گوردون گفته…
“جهتگیری به همسالان” در این کتاب تشریح شده و او بارها در مورد این نوع گرایش کودکان و جامعه اطراف توضیح داده… در جامعه امروزی، برخلاف آنچه در سایر جوامع قبلی اتفاق افتاده، دیگر به دنبال سرپرستانی نیستیم که به طور طبیعی تعیین شده اند تا وظیفه راهنمایی و جهتدهی را اجرا کنند…
کودکان در این وضعیت احساس درستی در مورد خودشان پیدا نمی کنند، همینطور ارزش های خانواده و دگرگونی فرهنگی در جامعه. اکنون که کودکان به دنبال گروهی هستند که هیچ جایگاهی برای ارائه این رهنمودها ندارند ، به گروه های همسال خود می رسند.
به عبارت دیگر ، به طور خلاصه ، کودکان دیگر توسط بزرگسالان تربیت نمی شوند ، آنها توسط یکدیگر تربیت می شوند.این اتفاق چگونه می افتد؟
جهتگیری همسالان
این اتفاق در حالی رخ می دهد که کودکان نوعی غریزه جهتگیری طبیعی دارند ، غریزه جهتگیری ، جهتگیری به معنای گرفتن قطبنما از دیگران است و حتی در بزرگسالی ، همه ما می دانیم که از دست دادن جهت چقدر ناامیدکننده، چقدراعصابخوردکن و چقدر سردرگمکننده می شود.
ما به این اوضاع نگاه می کنیم و اگر گمراه شده باشیم، اولین وظیفه ما اینست که جهتگیری درست را پیدا کنیم. حالا این مربوط به بزرگسالانی است که به مراتب مستقلتر هستند و از تعادل بیشتری نسبت به کودکان برخوردار هستند.
بنابراین کودک نوعی غریزه جهتگیری دارد. طبیعت قصد دارد که این غریزۀ جهتگیری مستقیماً نسبت به بزرگسالان باشد ، همانطور که در همه گونه ها و در همه جوامع وجود دارد ، تا همین اواخر.
مطالب مرتبط:
کتاب به بچههایمان محکم بچسبیم; برشهای کوتاهی از نویسنده درباره قطبنمای جهتگیری 2
کتاب فرزندپروری و روانشناسی به بچه ها یمان محکم بچسبیم: روابط با همسالان
کتاب روانشناسی خانواده و فرزندپروری; والدین آرامشبخش، برادر و خواهر خوشحال