یک مغز صدا ندارد! – توفان فکری – افسانه های زرد روانشناسی

توفان فکری مغز

4) یک مغز صدا ندارد! – توفان فکری

⚫⚫⚫

برشی از کتاب #خیالپردازی کاربردی نوشته الکس آزبورن (1962):
در سال 1939 بود که برای نخستین بار چنین روش #تفکر_گروهی را در سازمان خودمان ترتیب دادم. اولین شرکت‌کننده‌ها این گونه تلاش‌ها را « جلسه‌های توفان فکری » نام نهادند. این لقبی بسیار درخور بود، زیرا توفان فکری در این حالت یعنی استفاده از #مغز برای یورش بردن به سوی هر مسئله نیازمند به #خلاقیت همچون توفانی سهمگین. در اجرای چنین ترفندی در قالب گروهی از تکاوران ذهنی، تک‌تک اعضا به هدفی یکسان یورش می‌برند.

⚫⚫⚫

آیا با یک دست می‌توان کف زد؟

دنیای #کسب‌وکار امروزی بیش از هر زمان دیگری بر محور #نوآوری می‌چرخد و این باور عمومی را ترویج می‌دهد که چند تا فکر بهتر از یکی به تنهایی است.
اگرچه قبول داریم که دریافت بازخورد و #یادگیری از دیگران می‌تواند سودمند باشد، اما اینکه اعضای گروه با توفان فکری بهتر از خلوت‌گزینان می‌توانند به #اندیشه ‌های ناب برسند، توهمی بیش نیست.
در جلسه‌های توفان فکری، نوعی سوگیری ذهنی در اعضای گروه به سمت فردی به وجود می‌آید که از قبل قبول دارند یا شناختی از مقام، شهرت یا گذشته‌اش دارند.
در جلسه توفان فکری، اغلب یک پیشنهاد عالی بیان می‌شود و بقیه تحت فشار #اجتماعی مجبور به تأییدش می‌شوند.

⚫⚫⚫

حالا دست تنها را به هر سطحی شبیه پوست بزنید!

مطالب مرتبط: