معرفی کتاب
سخنرانی دن باتنر نویسنده کتاب نواحی آبی : درسهایی برای طولانیتر زیستن از زبان مردمان جهانی که طولانی زندگی کردند و کمتر دچار بیماری شدند.
به مدت ده سال گذشته یا بیشتر من به همراه شبکه نشنال جئوگرافیک داشتم برروی شناسایی قسمت های جغرافیایی مشخص از لحاظ جمعیت شناختی جهان کار می کردم؛ یعنی جاهایی که مردم از لحاظ عددی طولانی تر از بقیه زندگی می کنند. این جوامع نه تنها بر اساس تجربه شخصی بلکه ده ها هزار نفر در اکثر نمونه ها و سپس با سایر متخصصان کار کردیم تا مخرج مشترک آنها را هم پیدا کنیم.
من این مطالب را در کتابی با عنوان نواحی آبی نوشتم که دیگر لازم نیست بخرید چون اینجا در 90 ثانیه قرارست تمام رازهای زیربنایی در تمام بخش های دنیا را برایتان بازگو کنم. خواه در اوکیناوای ژاپن باشید چه در ایتالیا و تپه های نیکویا شبه جزیره کاستاریکا، منطقه کاتیا در یونان می خواهم درباره ادونتیست های روز هفتم صحبت کنم که 9 عادت یکسان را در تمام طول زندگی خود رعایت می کنند.
بسیاری از این نکات خیلی ذاتی و غریزی هستند مثل خوردن غذاهای بر پایه گیاهان و کربوهیدرات های ساده حاوی مقادیر زیادی مغزدانه و آجیل. بله، امکان ندارد در تمام روزهای هفته بتوانید این موارد را رعایت کنید اما هر چقدر به این اصول نزدیک تر باشید برایند طول عمر بالاتر خواهد بود.
خیلی ها از این جور سوال ها از من می پرسند ولی یافته های جالب از اقدام های عجیب تری سرچشمه می گیرد که به ندرت می توان تصور کرد.
حس مقصود
مردمانی که در نواحی آبی حس قوی از مقصود دارند و قادرند آن را به زبان بیاورند حدود هفت سال بیشتر از مردمانی زندگی می کنند که قادر به چنین کاری نیستند. مردمانی که به جوامع ایمانمحور تعلق دارند و تقریباً چهار با در ماه برای عبادت جمعی حاضر می شوند چهارده سال طولانی تر از دیگران زندگی می کنند.
و هیچ کدام از این افراد مسن که تعداد مصاحبه های من به 253 مورد می رسد تمرین ورزشی به آن شکلی که شما تصور می کنید انجام داده اند. با این حال، این افراد با بالاترین طول عمر در محیط هایی زندگی می کنند که بطور پیوسته مجبورشان می کند فعالیت جسمانی داشته باشند.
این افراد پنج برابر بیشتر از ما که فعالیت جسمانی ورزشی انجام نمی دهیم کالری می سوزانند. آنها در بازه 7 تا 11 سال طولانی تر از ما زندگی می کنند که با بیماری های مزمن باید دست و پنجه نرم کنیم یکی از این جمعیت ها در قاره آمریکا وجود دارد که بطور میانگین یک دهه بیشتر از ما زندگی می کنند.
اما همانطور که می دانید صبح تا شب می توانیم به مردم بگوییم چه کارهایی باید انجام دهند تا زندگی طولانی تری داشته باشند، اما چطور می توان جمعیتی را وادار به انجامش کرد؟
در آمریکا، تقریباً یک تریلیون دلار خرج می شود تا از بیماری ها و سرطان و ریابت و بیماری قلبی پیشگیری شود، همه اینها تا حدود زیادی قابل پیش گیری هستند اما من اعتقاد دارم که نه تنها داریم زیادی خرج می کنیم بلکه هدف اشتباهی هم در نظر گرفته ایم چون باید به عامل بیماری و هزینه های کشور نگاه کنیم که حدود 80% آن به سبک زندگی مربوط می شود و محیطی که تنها حدود 10% ژنها مسئول هستند.
مخارج اشتباه
این در مورد کلیت جمعیت صدق می کند خدمات درمانی مسئول 10% دیگر است ولی حالا نگاه کنید چطور پولمان را داریم خرج می کنیم. آمار نشان می دهد که تنها 4% از بودجه خدمات درمانی را صرف پیش گیری می کنیم و 88% از آن صرف برطرف کردن و پاکسازی پیامدهای بیماری می شود.
وقتی مشکل رخ می دهد هدف اشتباهی را در نظر می گیریم به جای اینکه حواسمان به مشکلات بنیادی باشد که باید هدف بگیریم یعنی اقدام های پیشگیرانه من فکر میکنم بیشتر ما بیش از صد میلیارد دلار سالانه برای پیش گیری خرج می کنیم.
پس شاید بگویید دن، قبول کن که ما جمعیتی با اضافه وزن در آمریکا هستیم به اندازه نواحی آبی تحرک نداریم باید بیشتر برروی رژیم غذایی تمرکز کنیم و تمرین ورزشی و مکمل های دارویی، مشکل همین جاست که اینها به ندرت کارساز هستند.
وقتی به عواملی فکر می کنیم که قرارست واقعاً به طول عمر کمک کنند، از احتمال ابتلا به بیماری مزمن کم کنند، نمی توان در چارچوب ماه و سال فکر کرد بلکه باید دهه ها و کل عمر را دید. آنوقت می توان گفت فلان رژیم غذایی مفید است اما هیچ رژیم غذایی در تاریخ کره زمین برای قشر محدودی از مردمان کارساز نبوده.
رژیم غذایی
البته هر کسی سفارش های تغذیه خودش را دارد در همین کنفرانس هم می توانیم یکی اختراع کنیم یعنی سه روز وقت بگذاریم و یک دستورالعمل اختصاصی برای تغذیه طراحی کنیم و از بهترین مغزها مشاوره بگیریم اینطوری حتماً کلی استقبال می شود غوغایی در مورد این دستورالعمل به پا می شود کل دنیا شروع می کند درباره آن بحث کند اما واقعیت در پس رژیم غذایی اینطوری نیست.
اگر 100 نفر رژیمی را باهم شروع کنند در ظرف هفت تا ده ماه 90 نفر از دست می روند و در ظرف دو سال آینده همه را از دست می دهیم. بنابراین وقتی درباره رژیم های غذایی در چارچوب بلندمدت صحبت می کنیم، هیچ موردی در تاریخ جهان کارساز نبوده است. تمرین ورزشی هم بطور مشابه همین منحنی را نشان می دهد.
ما توانستیم داده هایی را در عضویت های باشگاه ورزشی در میان صد نفر پیدا کنیم که امروز شروع می کنند و در مدت سه سال متوجه شدیم حدود 90 درصد از آنها را از دست دادیم، این شاید مقداری جنجالی باشد اما وقتی در مورد سلامتی عمومی صحبت می کنیم، ورزش دیگر کارساز نیست و هر فرد آمریکایی بطور میانگین تنها 100 کالری هر روز می سوزاند به شرط اینکه در فعالیت جسمانی هدفمند و مصرف مکمل ها شرکت کرده باشد.
خواه درمانی باشد یا دارویی و شبیه آن، شاید بگوییم مصرف آسپیرین برای مردم خوب باشد اما تعدادشان خیلی زیاد نمی شود. افراد زیادی در گذر زمان منفعت نمی برند پس بر اساس همین یافته ها من به سراغ نشنال جئوگرافیک رفتم و یک جستجوی جهانی دیگر از نوع نواحی آبی پیشنهاد دادم. اما این بار می خواستم جوامعی را پیدا کنم که ناسالم بودند و خودشان را سالم تر کردند
و به لطف آن قلب زرد مستطیلی در شبکه نشنال جئوگرافیک آنها بودجه پروژه نواحی آبی را تأمین کردند. ما دو نکته را متوجه شدیم یکی اینکه دهها میلیون دلار هزینه ای که صرف سلامت عمومی و طرح های ابتکاری دیگر می کنیم تا آن بیماری های مزمن جلوگیری شوند.
هیچ کدام مفید نبوده اند یک مورد در مینهسوتا بوده و یکی هم در استنفورد و دیگری در کالیفرنیا. اتفاقی اینجا افتاده کم و بیش معادل خدمات درمانی طبق اثر هاوتورن بوده تا زمانی که کارشناسان آنجا باشند. و توجه کنند و دوربین ها تلویزیون در حال ضبط باشند مردم کاری که لازم باشد انجام می دهند. اما به محض اینکه به حال خودشان رها می شوند به همان سطح قبلی برمی گردند.
بیماری ها
بنابراین مثل یک راهبرد بلندمدت نمی تواند اینجا در آمریکا کارساز باشد. دو مکان در دنیا وجود دارد که این پروژه ها برروی افراد ناسالم شروع شده و باعث سالم تر شدن جمعیت نواحی آبی آنجا شده یکی در فرانسه، در شمال فرانسه پروژه ای بنام ایپول که نرخ چاقی کودکان را پایین آورد و این روند را به مدت هشت سال حفظ کرد و دومین مکان در اسکاندیناوی بود.
آنها نرخ بیماری های قلبی عروقی را به اندازه 90 درصد کاهش دادند و این روند را یک دهه حفظ کردند من توانستم چندین ماه برروی این پروژهها وقت بگذارم و نگاه نزدیکی بیاندازم به اینکه چطور این اقدام ها را انجام دادند و چطور مفید واقع شد.
من فهمیدم که ماهیت موفقیت آنها برروی این اصل تکیه دارد که با اصول بسیاری از ما تفاوت دارد. این پروژه ها برروی مسئولیت های فردی تکیه نداشتند تا به موفقیت برسانند آنها به ظاهر انسان نگاه نمی کردند تا بعدش بگویند بستگی به خودتان دارد که سالم تر شوید.
آنها دریافتند که همه ما بخشی از یک سامانه هستیم و باید به این سامانه زیستی رسیدگی کنیم پس بر مبنای همین من مقداری از بودجه را صرف استخدام کسانی کردم که فکر می کردم عالی ترین متخصصان موجود در آمریکا باشند مخصوصاً وقتی پای بهینه سازی یک سامانه ملی در میان باشد.
البته این به هیچ وجه برنامه ای برای ترویج نیست هیچ الگویی دربرندارد، در واقع نوعی سامانه اجرایی است که روش تفکر را مشخص می کند و من در اینجا شش نفر را از رشته های تحصیلی مختلف گردهم آوردم تا به من کمک کنند چطور یک جامعه بومی نواحی آبی را بهینه سازی کنیم.
مطالب مرتبط:
کتاب نواحی آبی : مردمان جهانی که طولانی زندگی کردند و کمتر دچار بیماری شدند قسمت دوم
نواحی آبی; کتاب درباره درسهایی برای سبک زندگی، طول عمر، سلامتی
کتاب حیات در وقت اضافه; دانش بشری درباره پیری، طول عمر و سلامتی