ده کتاب علمی-تخیلی که آینده را پیشگویی کردند، با آگاهی فرازمینی یا تصادفی – زنگبار
زنگبار
10) رمان سرپا بر زنگبار نوشته جان برونر :
⭐⭐⭐
▶ در طول پیادهروهای پهن و بزرگ، مردم مانند مور و ملخ میخزیدند و یکدیگر را سر پیچهای زیرگذر فشار میدادند. در مرکز این مسیر، خودروهای دولتی-گشتی-اورژانسی در خط ویژه حرکت میکردند یا میایستادند، گاهی به کنار میکشیدند تا راه را برای آمبولانس و ماشین آتشنشانی باز کنند.
در هر دو طرف مسیر مرکزی، اتوبوسهای غولپیکر بدون موتوری که نیرویش را از میلگاردان بگیرد با بیشترین سرعت ممکن پس از توقف در ایستگاه ادامه میدادند و هر دفعه تا دویست مسافر را پیاده میکردند.
مردم سپس پا به پایانه مسافربری دیگری میگذاشتند و از آنجا سوار تاکسیهای برقی میشدند. از زمانی که گنبد را بر فراز شهر ساخته بودند، هیچ موتور احتراقی آلایندهای در شهر مجاز نبود، چون انتشار دیاکسیدکربن و گازهای سمّی از ریه خود انسانها به تنهایی کافی بود تا دستگاه تهویه خراب شود… ◀
⭐⭐⭐
سرپا بر زنگبار
این کتاب نخستین بار در سال 1968 میلادی چاپ شد و اشارههایی به خودروی برقی دارد. من کاری به چهار دهه اخیر ندارم، اما حتی در دهه 50 شمسی هم یک بار به فارسی ترجمه نشده و مناسبترین معادلی که برای جلدش پیدا کردم « سرپا بر زنگبار » بود.
زنگبار در واقع شبهجزیرهای متعلق به تانزانیا در جنوب شرقی آفریقا است. آقای برونر در این داستان پیشبینی کرده بود تا سال 2010 انفجار جمعیت جهان به 7 میلیارد نفر خواهد رسید.
اگر کل مردمان روی کره زمین را سرپا کنار هم بچپانیم، برروی جزیرهای بنام زنگبار با مساحت تقریبی 1500 کیلومتر مربع جا خواهند شد.
مسئولین لطفاً رسیدگی کنید، حالا که به فارسی ترجمه نکردید، من دو بریده از کتاب را که خیلی جالب دیدم دوشنبههای بعدی رونمایی خواهم کرد.