توضیحات
معرفی
ریموند دالیو در کتاب اصول من در برنامهریزی کار و زندگی به تشریح درسهایی میپردازد که در مسیر درخشان شغلیاش تجربه کرده و آزموده است. او باور دارد که زندگی، مدیریت، اقتصاد و سرمایهگذاری همگی میتوانند در قالب قواعدی کنار هم چیده شوند که مانند اعضای یک دستگاه نظاممند عمل کنند.
توصیههای کاربردی کتاب اصول من در برنامهریزی کار و زندگی بر محور «حقیقتطلبی محض» و «شفافیت محض» میچرخد. در این کتاب، راهکارهای بسیار موثری پیشنهاد میشود که برای تصمیمگیری، رویارویی با چالشها و ایجاد گروههای منسجم به یاری افراد و سازمانها میآید.
دالیو همچنین ابزارهای نوآورانهای را مطرح میکند که مدیران میتوانند برای زنده نگه داشتن روحیۀ شایسته سالاری افکار استفاده کنند؛ مانند کارتهای مخصوص نقاط ضعف و قوت کارمندان؛ همینطور سیستم تصمیمگیری هوشمند به کمک رایانه و بر اساس قضاوت افراد باورپذیر.
برنامه ریزی حرفه ای
اگرچه کتاب چندین اصل اختصاصی به سازمانها و نهادهای تجاری معرفی میکند اما رویکردی واضح و بیپرده برای تصمیمگیری در اختیار افراد عادی با هر هدفی برای زندگی و کار قرار میدهد.
مردی که «استیو جابز دنیای سرمایهگذاری» خوانده میشود، فرصتی نادر برای مخاطبان فراهم میآورد تا با اندرزهای آزموده شده در گذر زمان آشنا شوند؛ برخلاف آنچه این روزها در اغلب رسانهها و نشریات مربوط به کسبوکار و تجارت میخوانند.
اصول کار و زندگی
اصول کار و زندگی به مفاهیمی متمایز از پاسخهای روشن و پرسشهای صریح اشاره میکند که میتوان بارها و بارها در موقعیتهای مشابه به کار گرفت. هر بازی در دنیا برای خودش اصولی دارد و بازیگران موفق طوری تمرین میکنند که نتایج پیروزمندانهای کسب کنند.
زندگی هم از این قاعده مستثنی نیست. اصول یعنی راههایی برای رویارویی موفق با قوانین طبیعت یا قوانین زندگی. کسانی که این اصول را بیشتر و بهتر درک کردند به جایگاهی رسیدند که فهمیدند چگونه باید تعاملی موثرتر با جهان پیرامون داشته باشند.
اصول مختلفی بر جنبههای مختلف زندگی حکمفرماست؛ برای مثال اصول صخرهنوردی داریم، اصول فرزندپروری، اصول مدیریت، اصول سرمایهگذاری و غیره. همچنین اصول فراگیری در مورد زندگی وجود دارد که بر رویکرد انسان نسبت به تمام پدیدهها تأثیر میگذارد. البته در این میان، افراد گوناگون از اصول متفاوتی پیروی میکنند که باور دارند از همه بهتر جواب میدهد.
نگاه شخصی
مطالبی که در کتاب اصول من در برنامهریزی کار و زندگی نوشته شده تنها برداشت شخصی ریموند دالیو از اقدامهای ضروری است؛ یعنی بنیادیترین اصول برنامهریزی در کار و زندگی، رویکردی که برای خواستههایش اتخاذ کرده و اصول مدیریتی که بر پایه همین بنیادها بنا شدند.
روی همرفته، این اصول قرارست تابلویی از یک راهکار را رنگآمیزی کنند تا حقیقت و تعالی بطور نظاممند جستجو شوند. همچنین پاداشهای حاصل از چنین جستجویی دریافت گردد.
ریموند دالیو درباره کتاب اصول من در برنامهریزی کار و زندگی میگوید:
«وقتی میگویم اینها اصول من هستند، منظورم مالکیّتی خودپرستانه نیست. بلکه میخواهم درسهایی را توضیح دهم که شخصاً تجربه و باور کردم. فکر میکنم آدمهایی که با من کار میکنند و برایشان ارزش قائلم باید اندیشهای مستقل داشته باشند.
این مجموعه از اصول را تدوین کردم و منطق زیربنایی هر کدام را توضیح دادم تا بتوانیم باهم مزیتها را کندوکاو کنیم. هیچ چیز قطعی نیست، با این حال مطمئنم این اصول جواب میدهند چون سخت رویشان اندیشیدهام،
سالها برایم سودمند بودهاند و زیر نگاه موشکافانۀ صدها فرد باهوش و شکاک قرار گرفتهاند. همچنین باور دارم که احتمال رسیدن به مقصودی که اُمیدوارش هستیم بسیار قوی است. به واقعیت پیوستن احتمالات زمانی بیشتر میشود که ابراز شوند و به بوته آزمایش گذاشته شوند.»
سوابق حرفهای و مدیریتی
در مقام یکی از موفقترین سرمایهگذاران و کارآفرینان جهان و حضور در فهرست 100 میلیاردر برتر فوربس 2018، ریموند دالیو در کتاب اصول من در برنامهریزی کار و زندگی به اصولی بینظیر میپردازد که خودش در طول چهار دهه تجربه شخصی و شغلی گردآوری کرده و به نگارش درآورده است.
او از این اصول هم در زندگی و هم حرفه تجارت نتایج فوقالعادهای کسب کرده؛ بنابراین هر فرد و هر سازمانی میتواند رهنمودهای این کتاب را برای رسیدن به اهداف خودش اجرا کند.
تاریخچه
در سال 1975، ریموند یک شرکت سرمایهگذاری بنام «بریجواتر» تأسیس کرد. دفتر کارش همان آپارتمان دوخوابه در شهر نیویورک بود. چهل سال بعد، بریجواتر آنقدر برای مشتریانش پول درآورد که هیچ صندوق پوششریسکی در تاریخ بازارهای مالی نتوانسته بود.
به نقل از مجله فورچون، این شرکت بعدها به پنجمین شرکت خصوصی مهم در آمریکا تبدیل شد. ریموند دالیو خودش از سوی مجله تایمز در فهرست 100 شخصیت پرنفوذ جهان قرار گرفت.
در همین مسیر، وی گلچینی از اصول بیهمتا را کشف کرد که فرهنگی کارا و استثنایی برای بریجواتر به ارمغان آورد. خودش رمز پیروزی شرکت را چنین توصیف میکند: «شایستهسالاری افکار که در جستجوی کار معنادار و روابط معنادار از طریق شفافیت محض میگردد».
ریموند دالیو در خانوادهای از طبقه متوسط و حومه شهر بزرگ شد و خودش باور دارد اگر این اصول رعایت نمیشد امروز به چنین مرحلهای نمیرسید.
خودتان فکر کنید و تصمیم بگیرید:
1) از کار و زندگی چه میخواهید؟
2) حقیقت چیست؟
3) چه اقدامهایی باید انجام دهید؟
این تصمیمها را با ذهنی پاک بگیرید تا به آنچه دلتان میخواهد برسید. من (ریموند دالیو) این کتاب را نوشتم تا در همین راه به شما یاری برسانم.
قرارست فقط دو تا درخواست داشته باشم: ذهنتان را باز کنید و صادقانه به چند تا سوال درباره خواستهها، حقیقت و اقدامها پاسخ دهید. وقتی اینها را مشخص کنید، باور دارم که بهرهبرداری لازم را این کتاب بردهاید.
اگر از عهده این تصمیمها برنمیآیید، باید به دلیلش بیاندیشید. چون همین حالا یکی از موانع پیش رو برای رسیدن به خواستههایتان در زندگی را کشف کردید.
در بخشی از کتاب اصول من در برنامهریزی کار و زندگی میخوانیم:
«باارزشترین اصول زمانی حاصل میشوند که خودمان تجربه کرده باشیم و درباره آنها اندیشیده باشیم. هر بار که با گزینههای دشوار روبرو میشویم، اصول خود را با پرسیدن پرسشهای سخت پالایش میکنیم.
برای مثال، وقتی نمایندگان مجلس در واشنگتن دارند درباره رفتار اخلاقی در میان اقشار مختلف جامعه تفتیش و تفحص میکنند، همزمان دارند با این پرسشها کلنجار میروند: «آیا دولت باید مردم را به خاطر سوءرفتار مجازات کند؟ یا باید فقط قوانین را مکتوب و اجرا کند؟»
این گونه پرسشها (درباره ماهیت دولت در این مورد) رویکردهای جایگزینی را در هر ذهن اندیشمندی ارزیابی میکند. این نوع ارزیابی سپس به اصولی منتهی میشود که به موقعیتهای مشابه در آینده اطلاق خواهد شد.
در نمونهای دیگر، «من دزدی نمیکنم» میتواند اصلی باشد که هنگام رویارویی با موقعیتهای دزدی ترجیح میدهید. برای آنکه هر اصلی موثر واقع شود باید با ارزشها همخوانی پیدا کند.
چنین همخوانی سزاوار پرسش چرایی خواهد بود. آیا به این دلیل دزدی نمیکنید که برای مالباخته حس همدردی میکنید؟ آیا میترسید دستگیر شوید؟ با پرسیدن این سوالها فهم خود را میپالاییم و ارزشها بهتر از قبل با ارزشهای درونی همراستا میگردد.
برای رسیدن به کامیابی میبایست به انتخابهای سخت و درست تن دهید. باید قادر باشید «پایی را با چاقو ببرید تا جانی را نجات دهید»؛ هم در سطح فردی و (اگر رهبری میکنید) در سطح گروهی. یک رهبر والا همواره میداند که باید پس از درک و اهمیت دادن به زیردستانش تصمیمگیری کند، نه بر مبنای پیروی از زیردستانش.
فهرست مطالب
پیشگفتار
مقدمه
بخش 1: اهمّیت اصول
بخش 2: بنیادیترین اصول من در زندگی
فرایند تکاملی شخصی
مهمترین گزینهها
دو نسخه از «من» و دستگاه انسانی
نردبان پنجپلهای برای رسیدن به خواستههای کار و زندگی
بخش 3: اصول من در مدیریت
فرهنگ و افراد در شرکت بریجواتر
غنیسازی سبک شخصی
گفتگو با آنتونی رابینز