توضیحات
کتاب داستان بدون ترس از دور ریخته شدن – مجموعه شش داستان کوتاه
«یک مرد لاغر و بیمار برای به تن کردن لباس بزرگ باید خود را سلامت و هیکلمند سازد، نه اینکه قیچی در کار لباس بیچاره اندازد.»
– آرتور شوپنهاور
1. پادشاه ولگردها
هنگامی که شب از درون روشنایی زاده شد، مثل شمشیری که بعد از کورهپزی و چکشکاری مستقیم به درون آب سرد فرو میرود، گربه سیاهِ نحیفی در کوچهای پَست و باریک به راه شد. چند دقیقهای نگذشت که با یک ولگرد مواجهگشت.
ولگرد با ظاهری ژوليده چشمانش را به گربه دوخت. پاي چپ او شَل بود. دانستن علتش به پیشبردِ روایتِ چیزی که شاهدش بودم کمکی نخواهدکرد.
كفشهایش به قدری کهنه بودند كه تكههای روزنامهروز، که کاربردِ کفی را داشتند، احساس راحتی به او نمیدادند. بعد از ساليانِسال زندگی در این اکناف، بویناک بود.
و جُثهاش هيچ فرقی با محتوای سطل آشغالِ آهنيِ ته كوچه، كه چند پوست موز سرشان را از تراكم آشغالها بيرون آورده و مانع از بستهشدن درِ كج و كولهاش میشدند، نداشت.
به آرامی به سوی هم قدم برداشتند. گَلیل نالانِ جغد پیری سکوت شب را درهم شکست و موجوداتِ موذی کوچه را بیدار نمود. طاعونآورها از سوراخِ خانههای متروک به بیرون رقصیدند.
سپیرکهای مهمانِ حمامها از درون فاضلابها ظاهر شدند و در هوا پَر زدند. ابر با مسافرانش پهلو گرفت و در ترس و انزوا، کنار کشید و مهتاب که گویی به سفر رفته بود، حاضر شد و همانند نورافکنِ صحنۀ نمایش به صورت گربه و ولگرد تابید.
مِه غلیظ که قبل از این تا کمر مرد بود ناپدید شد و اکنون، وقت تماشای سیاهی یا ندیدن هیچ، -انتخابش را با شما میگذارم- پردۀ نمايش بالا آمد.
ولگرد دلق خویش را درآورد و وزنش را روی پای راست و سالمش انداخت و دلق مُندرس را نزدیک پوست موزها پرتاب کرد. هوای نسبتاً سردی بود اما وی نیاز داشت که کمی فِرز و سَبک شود.
سه سالِ پیش که از کمپ آوارگان اخراج شدهبود آنرا از یک يسوعی کِش رفتهبود و سه هفته بعد از سرمایدی، برای خرید یک سیبزمینی و دو حبهسیر و نصف قرص نان، نزد یک جهود که موهای پشتسرش ريختهبود.
و دور لبانش را محاسن نامنظم قرمز رنگ احاطه کردهبود گِرو گذاشت و سالِ بعد با كلی چَك و چانه در قبال مبلغ پایینی – ناچیزتر از آنی که در متن بیاورم، اما چرا توضیحش دادم؟ برای کوچکتر شماردن ارزش پولِ رد و بدل شده؟- پَسش گرفت؛
باری اگر اين روند ادامه پيدا میكرد سال بعد میتوانست آن را به طور رايگان در فاضلاب پيدا كند. تنها سابقۀ سرمایهداریِ او، جوانیاش بود که آنرا نیز کس دیگری از او کِش رفتهبود و اکنون باید یک تصویر مُرده از گذشته را بر پالون مغز خویشتن حمل میکرد…
32000 تومانافزودن به سبد خرید
فهرست مطالب:
1- پادشاه ولگردها
2- دفتر کاهی
3- شریک جرم
4- پا، دو
5- رابطه ترس و وفاداري
6- بازیچۀ باد
کتابهای مرتبط:
- کتاب داستان نوجوان; چشمه دل; صخره ای که دلش می خواست از ابرها بالاتر برود
- کتاب رمان آن روی سکه از متیو کوئیک; یک داستان الهامبخش
- چهار کتاب به توصیۀ جف بیزوس، بیل گیتس و مارک زاکربرگ; قسمت اول
- ده کتاب علمی-تخیلی که آینده را پیشگویی کردند; ترجمه
- خودشیفتگی; کتاب چرا همش باید از خودت بگی؟! هفت گناه مهلک خودشیفتگی